«آوای باد» در کتابفروشی‌ها شنیده شد؛ عرضه رمانی دیگر از مای جیا


به گزارش خبرنگار مهر، رمان «آوای باد» نوشته مای جیا نویسنده چینی به‌تازگی با ترجمه فریبا بردبار توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب پس از «کشف رمز»، «در تاریکی» و «دریا دریا زندگی» چهارمین رمانی است که از مای‌ جیا به فارسی بازگردانی می‌شود.

مای جیا متولد سال ۱۹۶۴ در یکی از روستاهای کوهستانی سواحل جنوبی چین است. از او به‌عنوان «پدر رمان‌های جاسوسی چین» یاد می‌شود. مای جیا کار نوشتن را از سال ۱۹۸۶ آغاز کرده و موفق شد نخستین رمانش را که «کشف رمز» باشد در سال ۲۰۰۲ منتشر کند. نوشتن این رمان برای مای جیا ۱۱ سال طول کشید و برای نویسنده‌اش ۸ جایزه برتر ادبی از جمله جایزه بهترین کتاب چین را به ارمغان آورد. ترجمه انگلیسی «کشف رمز» سال ۲۰۱۴ توسط انتشارات پنگوئن رندوم و گروه FSG در آمریکا چاپ شد. انتشارات پنگوئن این رمان را به‌عنوان یکی از آثار بخش ادبیات کلاسیک خود ثبت کرده است. اکونومیست، نیویورک‌تایمز و در کل ۴۰ رسانه مهم ادبی جهان درباره این کتاب نقدهای مختلف و مثبت منتشر کردند.

ترجمه «آوای باد» براساس نسخه انگلیسی آن با عنوان «The Message» که سال ۲۰۲۰ چاپ شده، به انجام رسیده و انتشارات ققنوس حقوق کپی‌رایت ترجمه آن به فارسی را از نویسنده خریده است.

این‌رمان براساس وقایع واقعی نوشته شده و شخصیت‌هایش هم واقعی هستند. مای جیا هم در انتها شرح واقعی اتفاقات و سرنوشت شخصیت‌ها را بیان کرده است. «آوای باد» تا به حال بیش از یک‌میلیون نسخه در چین فروخته است.

رمان پیش‌رو از ۳ بخش اصلی تشکیل شده که به‌ترتیب عبارت‌اند از «باد شرق»، «باد غرب» و «نتیجه‌گیری». هرکدام از این‌بخش‌ها هم فصول مختلفی دارند. اتفاقات بخش اول رمان مربوط به سال ۱۹۴۱ و گرماگرم جنگ جهانی دوم در شهر هانگژو هستند که دولت دست‌نشانده ژاپن در چین حکومت می‌کند و با گروه‌های مقاومت ملی‌گرا و کمونیست چین درگیر مبارزه است. رئیس پلیس مخفی این‌رژیم دست‌نشانده به بهانه انجام مأموریتی مهم، سه مرد و دو زن را که اعضای گروه کشف رمز هستند به‌طور شبانه و مخفی به یک‌خانه دورافتاده در کرانه دریاچه غرب می‌برد. این‌ملک دو عمارت شرقی و غربی دارد که این پنج نفر در عمارت غربی ساکن می‌شوند. در میان آنها که مأمور مخفی و رمزشکن دولت دست‌نشانده هستند، یک نفر هست که برای گروه مقاومت کمونیست‌ها جاسوسی می‌کند.

با مشخص‌شدن این‌واقعیت که یک‌جاسوس بین جمع حضور دارد، ترک‌کردن ملک متروک تا زمان پیداشدن هویت جاسوس ممکن نیست. جاسوس با نام شبح شناخته می‌شود و قصد دارد به دوستانش در بیرون، پیام بدهد.

مای جیا در بخش دوم رمان، روایت دیدارش با بازماندگان ماجرای واقعی بخش اول را ارائه و سپس درباره شخصیت‌های واقعی قصه صحبت می‌کند.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

لی نینگیو مثل همیشه ساکت بود. او به طرز وحشتناکی تحت فشار بود. بعد از آن‌همه روز اسارت، این اولین‌باری بود که فکر کرد ممکن است در هم بشکند. انتظارش را نداشت که هیهارا نامه خونین وو ژیگیو را بیاورد و بگذارد همه بفهمند که این‌زن مظنون است. او نمی‌دانست آیا این یکی دیگر از نیرنگ‌های هیهاراست یا خودش جایی مرتکب اشتباه شده. یا نکند گو شیائومنگ به او خیانت کرده؟

لی نینگیو، مثل همیشه به هنگام مواجهه با بحران، شانه‌اش را برداشت و شروع به شانه‌کردن موهایش کرد.

این باعث شد منشی بای به‌شدت ناراحت شود. او با لحنی تند گفت: «چرا هیچی نمی‌گی لی نینگیو؟ حتی مرده‌ها هم نظرشون رو می‌گن. یا نکنه علتش اینه که حرفی برای گفتن نداری!»

این‌کتاب با ۳۹۰ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۳۵۰ هزار تومان منتشر شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

روایت بی‌تعارف “ننه علی” از روزهای جنگ


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، “قصه ننه علی” از آن کتاب‌های خواندنی جنگ است که ماجرای دو فرزند از یک خانواده شهید را به تصویر می‌کشد. مرتضی اسدی، نویسنده، در این اثر به سراغ مادر شهیدان علی و امیر شاه‌آبادی رفته و با او گفت‌وگو کرده است. 

کتاب با محوریت شخصیت این دو شهید نوشته شده، اما ما در سطر به سطر کتاب با شخصیت مادری مواجه هستیم که علی‌رغم سختی‌های فراوان، سعی دارد سایه مادری را از سر فرزندانش کم نکند و در کشاکش زندگی، پناه فرزندانش باشد‌. 

شاید خیلی از ما عکس شهید علی شاه‌آبادی را بارها و بارها دیده باشیم، چهره آرامی در قاب تصویر نشسته؛ گویی به خواب رفته است. در حالی که این عکس تنها دقایقی پس از شهادت او و همرزمش، عباس حصیبی، در سومین روز از عملیات کربلای 5، زمانی که نیروهای ایرانی تحت محاصره شدید نیروهای عراقی بودند، توسط رضا احمدی، یکی از نیروها، گرفته شد. 

کتاب , ادبیات دفاع مقدس , شهید ,

 

کتاب “قصه ننه علی” در روایت بی‌تعارف است و مصلحت‌اندیشی‌های معمول را ندارد که باعث حذف برخی از خاطرات می‌شود؛ و همین نکته کتاب را با بسیاری از آثار مشابه متمایز می‌کند. نویسنده به خوبی توانسته فضایی را که فرزندان در آن رشد کرده‌اند به تصویر بکشد و نشان دهد که زندگی شهدا، چنانکه تصور می‌شود، ایده‌آل نبوده و آنها با وجود چالش‌های مختلف از نظر معنوی به این درجه رسیده‌اند. 

در معرفی این اثر آمده است: در کتاب قصه ننه علی داستان زندگی دخترکی کم سن و سال را که برای کمک به معیشت خانواده پا به پای مادرش کار کرد و رشد یافت را می‌خوانیم. این دختر در سن پایین به خانه‌ٔ بخت رفت. ازدواج زهرا برایش زندگی راحتی به ارمغان نیاورد. همسر زهرا مردی تندخو بود که هر حرف و رفتار زهرا را که به مذاقش خوش نمی‌آمد با کتک جواب می‌داد.

سال‌ها گذشت و زهرا مادر چند فرزند بود‌. دوتا از فرزندان پسر زهرا، به نام‌های علی و امیر قصد حضور در جبهه را داشتند و برای کسب رضایت پدر دست به دامان مادر شدند. زهرا برای اجابت خواسته‌ٔ فرزندانش با ترفندهای زنانه و قربان صدقه رفتن پا پیش می‌گذاشت و با کتک جواب می‌گرفت؛ اما با اصرار زیاد و تحمل سختی‌های این مسیر بالاخره موفق شد تا مجوز بهشت را برای فرزندانش بگیرد؛ و حالا او مادر دو شهید و مورد احترام یک ملت است و بسیاری از مردم او را ستایش می‌کنند.

هجدمین چاپ از کتاب “قصه ننه علی” به کوشش انتشارات حماسه یاران در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است. 

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

روزی که امام هادی به اصرار متوکل شعرخوانی کرد


به گزارش خبرنگار مهر، احادیث فراوانی از اهل بیت (ع) وجود دارد که از شعر ایمانی تمجید کرده و شاعران را به پاسداری از مرزهای ایمان، اسلام و معارف اهل بیت (ع) پیامبر توصیه می‌کنند. این احادیث و همچنین روایات فراوانی که درباره صله دادن امامان به شاعران داریم، نشان‌دهنده اهمیت و جایگاه شعر در نظر ائمه هدی است. جدا از این، در احادیث بسیاری شاهد هستیم که حضرات معصومین خود در مواقع گوناگون زبان به شعر باز کرده و هنگامی که امکان صراحت نیست، با زبان شعر سخن گفته‌اند.

امام هادی (ع) ۳۳ سال امامت و رهبری شیعیان و مسلمانان را بر عهده داشتند و در طول این مدت با چند خلیفه عباسی هم‌روزگار بودند. در تمام این مدت اگرچه همواره تحت سیطره، بازداشت و محاصره خلفای عباسی بودند، هیچگاه در مقابل انحرافات گوناگون در اسلام و میان مسلمانان سکوت نکرده و گاه به صراحت و گاه به کنایت، از کیان اسلام دفاع کرده‌اند. از آن جمله مواجهه امام هادی (ع)‌ با متوکل عباسی و شعرخوانی حضرت به اصرار این خلیفه عباسی است.

متوکل با هدف آزار و اذیت امام و همچنین تسلط به ایشان و اطلاع از روابط حضرت با یاران و شیعیان خود، امام هادی (ع) را از مدینه به سامرا فرا خوانده و بارها در مجالس میگساری و شرابخواری خود، ایشان را به حضور می‌طلبید. در تاریخ آمده است که روزی به نیت آزار امام، مجلس میگساری و شرابخواری راه انداخت و امام هادی (ع) را نیز دعوت کرد. ماموران خلیفه امام هادی (ع) را تحت فشار قرار داده و به آن مجلس احضار می‌کنند. وقتی امام هادی(ع) وارد مجلس می‌شوند، متوکل پیاله‌ای شراب به دست گرفته و به امام تعارف می‌کند تا چنین القا کند که امام دهم شیعیان در چنین مجلسی حاضر شده و متوکل به ایشان شراب تعارف کرده است.

امام در مقابل حیله متوکل می‌گویند «خدا می‌داند که تا کنون جسم و رگ و خون من آلوده به حرام نشده است». متوکل به ناچار پیاله را عقب کشیده و به امام هادی(ع) اصرار می‌کند که «شعر بخوان». حضرت می‌فرمایند «من خیلی کم شعر قرائت می‌کنم». اما متوکل اصرار می‌کند و می‌گوید «چاره‌ای نیست، حتما باید شعر بخوانی».

امام علی النقی (ع) از فرصت استفاده می‌کنند و ابیاتی عبرت‌آمیز و کنایه‌آمیز می‌خوانند:

باتوا علی قلل الاجبال تحرسهم

غلب الرجال فلم تنفعهم القلل

و استنزلوا بعد عز عن معاقلهم

و اسکنوا حفراً یا بئس ما نزلوا

ناداهم صارخ من بعد دفنهم

این الاساور و التیجان والحلل

این الوجوه التی کانت منعمة

من دونها تضرب الاستار والکلل

فافصح القبر عنهم حین سائلهم

تلک الوجوه علیها الدود تنتقل

قد طال ما اکلوا دهراً و ما شربوا

فأصبحوا الیوم بعد الاکل قد اکلوا…

یعنی: «قله‌های بلند را برای خود منزلگاه کردند و همواره مردان مسلح در اطراف آنها بودند و آنها را نگهبانی می‌کردند. ولی هیچ یک از آنها نتوانست جلوی مرگ را بگیرد و آنها را از گزند روزگار محفوظ بدارد. سرانجام از دامن آن قله‌های منیع و از داخل آن حصن‌های محکم و مستحکم، به داخل گودال‌های قبر پایین کشیده شدند و با چه بدبختی به آن گودال‌ها فرود آمدند. در حالی که منادی فریاد زد و به آنها هشدار داد که: کجا رفت آن زینت‌ها و آن تاج‌ها و هیمنه‌ها و شکوه و جلال‌ها؟ کجا رفت آن چهره‌های پرورده نعمت‌ها که همیشه از روی ناز و نخوت، در پس پرده‌های الوان، خود را از انظار مردم مخفی نگاه می داشتند؟».

امام هادی(ع) با این اشعار، غیر مستقیم، حال و آینده متوکل عباسی را توصیف می‌کنند و او را از حس غرور و نخوتش به زیر می‌کشند. متوکل که انتظار چنین شعرهایی را ندارد و در میان جمع نیز بی‌آبرو شده است، با این اشعار منقلب شده، ظرف شرابش را به گوشه‌ای می‌اندازد و گریه می‌کند.



منیع: خبرگزاری مهر

ترجمه رمان تری دیری از جنگ جهانی دوم به چاپ پنجم رسید


به گزارش خبرنگار مهر، رمان «چراغ را خاموش کن» نوشته تری دیری با ترجمه نوشین ابراهیمی به‌تازگی توسط نشر افق به چاپ پنجم رسیده است. این‌کتاب صدوهشتادونهمین عنوان مجموعه «رمان نوجوان» است که این‌ناشر چاپ می‌کند و برنده عنوان کتاب‌سال شفیلد شده است.

تری دیری نویسنده انگلیسی این‌کتاب، متولد ۱۹۴۶ و مولف مجموعه «تاریخ ترسناک» برای نوجوانان است که تا به حال ۲۷ میلیون از عناوین این‌مجموعه در جهان به فروش رسیده‌اند. این‌نویسنده بیش از ۲۵۰ کتاب برای کودکان و نوجوانان نوشته و رمان «چراغ را خاموش‌ کن» او سال ۲۰۱۱ چاپ شده است.

داستان «چراغ را خاموش کن» در زمان جنگ جهانی دوم و دو شهر شفلید انگلستان و داخو آلمان جریان دارد. در شفیلد یک‌خواهر و برادر حضور دارند که پی به یک حقیقت برده‌اند؛ این‌که به صدا در آمدن آژیر حمله هوایی، با سرقت پول از خانه‌های مردم بی‌ارتباط نیست. در داخو هم دو پسر آلمانی هستند که برای فراری دادن یک‌دختر لهستانی دست به ماجراجویی زده‌اند و این‌ماجراجویی باعث می‌شود خودشان سر از میدان جنگ دربیاورند.

«چراغ را خاموش کن» ۳۱ فصل و یک «پایان ماجرا» دارد.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

همان‌طور که قدم‌زنان از مدرسه به خانه برمی‌گشتند هنسل غرغر کرد: «منفرد، تو گفتی وارد کارخانه می‌شوی و روی یکی از بمب‌ها می‌نویسی. گفتی همه‌چیز را جفت و جور کرده‌ای.»

منفرد جواب داد: «می‌دانم، هنسل. سر حرفم هستم.»

هنسل گفت: «بله، اما هفته‌هاست همین را می‌گویی. جنگ قبل از کریسمس تمام می‌شود و تو هرگز موفق نمی‌شوی یک تامی را بکشی. تازگی‌ها به رومانی حمله کرده‌ایم… رومانی کجاست، منفرد؟»

منفرد جواب داد: «آه، به نظرم پایین ایتالیاست.»

هنسل پرسید: «پس چرا به رومانی حمله کرده‌ایم؟»

بادی سرد از سمت روسیه در شمال شرقی می‌وزید. منفرد یقه کتش را بالا زد و یاد دختر و لباس خاکستری نازکش افتاد. امیدوار بود مجبور نشده باشد مثل پدرش توی حوضچه آب یخ بایستد. گفت: «پدربزرگم می‌گوید رومانی تعداد زیادی میدان نفتی دارد. حالا که رومانی را گرفته‌ایم نگران بنزین تانک‌ها و هواپیماهایمان نیستیم. بریتانیا را از آسمان می‌کوبیم و با تانک‌هایمان به سمت روسیه قدم برمی‌داریم.»

چاپ پنجم این‌کتاب با ۲۸۰ صفحه، طرح جلد جدید، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۲۳۵ هزار تومان عرضه شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

اشک‌های رهبر انقلاب هنگام خواندن شعری درباره شهید باکری+فیلم


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، علیرضا قزوه، شاعر، در دیدار امسال شاعران با رهبر معظم انقلاب شعری را به مناسبت چهلمین سالروز شهادت مهدی باکری به این شرح قرائت کرد:

احمد کجایی؟ کاش اینجا می‌شدی ای کاش
یک دم شریک محفل ما می‌شدی ای کاش

احمد در اینجا چیزهایی تازه می‌بینم
با من دمی گرم تماشا می‌شدی ای کاش

احمد بیا بیسیم مهدی از نفس افتاد
مهدی شفیع محشر ما می‌شدی ای کاش

اسفند روز بیست و پنجم سال 63
40 سال رفت ای کاش پیدا می‌شدی ای کاش

 

.

 

شهید مهدی باکری به سال 1333 در شهرستان میاندوآب در یک خانواده مذهبی و با ایمان متولد شد. در دوران کودکی،  مادرش را که بانویی باایمان بود از دست داد. این فرمانده نظامی ایرانی در عملیات بدر، به خاطر شرایط حساس عملیات، طبق معمول، به خطرناکترین صحنههای کارزار وارد شد و در حالی که رزمندگان لشکر را در شرق دجله از نزدیک هدایت می‌کرد، تلاش می‌کرد تا مواضع تصرف شده را در مقابل پاتک‌های دشمن تثبیت کند، که براثر اصابت تیر مستقیم دشمن، ندای حق را لبیک گفت.

شعر قزوه به آخرین مکالمات این فرمانده و قهرمان ملی با شهید احمد کاظمی اشاره دارد که قرائت آن، با اشک‌های رهبر انقلاب همراه بود. 

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

رویداد ملی «خط امین» برگزار می‌شود


به گزارش خبرگزاری مهر، رویداد ملی «خط امین» با محوریت برگزاری مسابقه کتابخوانی کتاب های تقریظ شده توسط معاونت فرهنگی هنری سازمان بسیج مستضعفین برگزار می‌شود. برگزاری این رویداد در راستای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و با توجه به تقریظ و تحسین ۶ کتاب منتخبی که به تازگی توسط مقام معظم رهبری صورت گرفته، است.

کتاب‌های معبد زیر زمینی، هواتو دارم، آخرین فرصت، مجید بربری، پاییز آمد، بیست سال و سه روز، در این رویداد از جمله منابع مسابقه کتابخوانی هستند.

این‌پویش به دو روش آزمون چهار گزینه‌ای (تستی) و «ارسال اثر» برگزار می‌شود که امکان شرکت به صورت فردی یا گروهی در هر دو روش فراهم می‌باشد، شرکت کنندگان در آزمون چهار گزینه‌ای باید به ۳۰ سوال در مدت ۲۰ دقیقه پاسخ دهند.

با توجه به اهمیت فرهنگ سازی در زمینه انجام کارها به صورت گروهی، این پویش نگاه ویژه ای به این مسئله دارد، مزیت شرکت به صورت گروهی این است که در این حالت امتیازات به صورت دو برابری محاسبه می شود.

مهلت شرکت در این مسابقه تا تاریخ ۱۰ بهمن بوده و به نفرات برتر نیز جوایزی از جمله، کمک‌ هزینه سفر به مشهد مقدس، دوچرخه، گوشی هوشمند، جوایز نقدی و صدها جایزه دیگر اهدا خواهد شد.

علاقمندان برای کسب اطلاعات بیشتر و شرکت در پویش خط امین می توانند به پایگاه اینترنتی ravibook.ir مراجعه کنند. زمان اعلام نتایج این مسابقه روز ۲۲ بهمن همزمان با سالروز پیروزی انقلاب اسلامی است.



منیع: خبرگزاری مهر

تحسین رهبر انقلاب از شعری که «هر بیتش یک آفرین داشت»+فیلم


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محمد رسولی، شاعر تهرانی، سروده‌ای را در محضر رهبر معظم انقلاب تقدیم کرد. مقام معظم رهبری پس از اتمام شعرخوانی این شاعر فرمودند: «هر بیتش یک آفرین داشت».

 

مشروح شعر رسولی را می‌توانید در ادامه بخوانید و فیلم شعرخوانی این شاعر جوان را می‌توانید ببینید:

به نام او که از آیات او بسیار باید گفت
خدا زنده است، این را اول اخبار باید گفت

خدای انتم الاعلام، وقت نصرت و امداد
خدای وعده‌های صادق لایخلف المیعاد

خدا از عمر نوح آینه‌ای هم‌قد ایمان ساخت
همان نوحی که کشتی را به امرش در بیابان ساخت

و ابراهیم در هر امتحان بر او توکل کرد
خدا در آتش نمرود بین شعله‌ها گُل کرد

خداوندی که از نیل خروشان جاده می‌سازد
و اعجاز از عصایی پیش پا افتاده می‌سازد

 

.

 

عزیز مصر، روزی یوسف در چاه افتاده است
خدای ما خدای لحظه‌های خارق‌العاده است

به خاک ذلت افتاده است، پیش او تکبرها
خدای بدر، آن پیروزی دور از تصورها

به صدها جلوه ما آن روح را در کالبد دیدیم
خدای بدر را در عبرت تلخ احد دیدیم

خدا در خط به خط وعده‌های راستین پیداست
خدا در ضرب شمشیر امیرالمومنین پیداست

حسین ابن علی در قتلگاه او را تماشا کرد
جهان راه خودش را از همان گودال پیدا کرد

فراتر از همه تحلیل‌ها، آری خدایی هست
تماشاچی مباش ای دل، تو را هم کربلایی هست

خدا امروز هم مانند دیروزش خدایی کرد
خدا بود آنکه در تشییع سید خودنمایی کرد

فقط او مرگ را اینگونه در انظار زیبا کرد
خدا در لحظه‌های آخر سنوار غوغا کرد

خدای حاج قاسم، آن بزرگ روستازاده
همان مردی که با اخلاص دنیا را تکان داده

در آن باران و مه تنها خدا تسکین مردم شد
شبی که تکه‌ای از قلب ما در ورزقان گم شد

خدا حالا رئیسی را به یک حجت بدل کرده است
چه زیبا پیکرش را پرچم ایران بغل کرده است

خدا این اشک‌ها را عصر عاشورا سیاسی کرد
یکایک سوگواری‌های ما را هم حماسی کرد

خدا با ماست، او اینجاست، هم مقصود، هم راه است
همیشه نصرتش در باور ان تنصرالله است

خدا در غزه افشا کرد، راز روزگار این است
که معیار شرافت نسبت ما با فلسطین است

نمانَد ظلم پابرجا، نمانَد سرخوشی‌هایش
مگر فرعون خیری دیده از کودک‌کشی‌هایش

به جولان ستم تاریخ هم در حال تکرار است
معاویه است در شام اینچنین سرگرم کشتار است

خدا زنده است و حرمان است در زندان خود ماندن
خدا زنده است و کفران است در بُهت احد ماندن

مبادا دست روی دست بگذاریم و بنشینیم
اگر حرکت کنیم، آن قله را نزدیک می‌بینیم

در این اوضاع وانفسا مباش از بی‌تفاوت‌ها
تبر بر دوش باید بود در پیکار با بت‌ها

اگرچه سفره‌ها زخمی شد و این زخم کم هم نیست
یقین داریم اما خارج از این مرز مرهم نیست

نجابت، پایمردی، یک‌دلی، ایمان، امید اینجاست
به هر سو رو کنی، جانی جوان، سروی رشید اینجاست

ز خاطر بردن این سروها رسم فتوت نیست
و ما را جز شهیدان با کسی عقد اخوت نیست

نیندازیم کشور را به دام حزب بازی‌ها
در این جنگ روایت‌ها در این بن‌بست‌سازی‌ها

بدا بر حال آن چشمی که در این روزها خواب است
به هر نحوی تماشا می‌کنم، این جنگ احزاب است

به اسم صلح، در دستان شیطان نامه جنگ است
هراسی نیست در دل‌ها، اگر هنگامه جنگ است

هراسی نیست از شیطان، ز های و هوی طغیانش
اگر او می‌کند آغاز، دست ماست پایانش

نترسیم و نترسانیم، ترس آهنگ ابلیس است
بدان که ناامیدی آخرین نیرنگ ابلیس است

تمام زخم‌های ما برای حفظ این خانه است
کسی با گرگ اگر فکر توافق کرد، دیوانه است

بیا ای هم‌وطن فریاد شو ضد فراموشی
خیالی خام را دیده، شتر در خواب خرگوشی

بگو از دیرباز این مرز وقت رزم چالاک است
از این قلدرترش امروز در خروارها خاک است

 

بسوز ای سعی باطل، پرچم ایران نمی‌سوزد
نمی‌دانی مگر در شعله‌ها ایمان نمی‌سوزد

گمان بردی که این‌بار این حکایت فرق خواهد کرد؟
خدا فرعون را یک بار دیگر غرق خواهد کرد

هر آنچه داشتی رو کرده‌ای، این آخرین برگ است
سر جان شرط می‌بندم، قمار آخرت مرگ است

ولی ما وعده‌حقیم و از باطل نمی‌ترسیم
شهادت آرزوی ماست، از قاتل نمی‌ترسیم

به کف پیراهنی خونین، کسی از راه می‌آید
خدا زنده است ای مردم، ولی‌الله می‌آید

به استقبال او فریاد شد: انّا علی العهدی
کسی که هست عیسی از حواریون او مهدی

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

کتاب فارسی اول دبستان در دهه شصت

کتاب فارسی اول دبستان در دهه ۱۳۶۰، یکی از خاطره‌انگیزترین کتاب‌های درسی برای نسل‌های گذشته ایران به شمار می‌رود. این کتاب با تصاویر ساده و جملات کوتاه، نخستین گام کودکان را در مسیر یادگیری زبان فارسی هموار می‌کرد. امروزه، کتاب فارسی اول دهه شصت تبدیل به یک نماد نوستالژیک شده و بسیاری از افراد با دیدن آن، به یاد روزهای شیرین مدرسه و دوران کودکی خود می‌افتند.


ویژگی‌های کتاب فارسی اول دهه شصت

۱. طراحی کودکانه و جذاب

  • جلد کتاب: اغلب تصویری از یک پسر و دختر با لباس فرم مدرسه و فضای شاد کودکانه روی جلد دیده می‌شد.
  • رنگ‌بندی: استفاده از رنگ‌های زنده و شاد مانند آبی، قرمز و سبز که برای کودکان آن دوران بسیار جذاب بودند.

۲. محتوای ساده و مؤثر آموزشی

  • آموزش حروف الفبا با کلمات ساده‌ای مانند «آب»، «باد»، «پدر».
  • داستان‌ها و شعرهای کوتاه کودکانه همچون «مدرسه‌ی ما خرابه» یا «بارون میاد شال‌شله».
  • تمرین‌های نوشتاری برای تقویت دستخط دانش‌آموزان.

۳. شخصیت‌های به‌یادماندنی

  • بابا و ننه: شخصیت‌هایی همیشگی در جملات کتاب که حس صمیمیت خانواده را القا می‌کردند.
  • گلرخ و حسین: دو دانش‌آموز معروف کتاب که اغلب در صفحات آن دیده می‌شدند.

چرا این کتاب نوستالژیک است؟

۱. یادآور دوران بی‌دغدغه کودکی

برای بسیاری، این کتاب آغاز مسیر تحصیل و دوستی‌های دوران ابتدایی بود. دیدن تصاویر و متون آن، خاطرات خوش آن روزها را زنده می‌کند.

۲. سادگی صمیمانه محتوا

بر خلاف کتاب‌های درسی امروزی که پیچیدگی بیشتری دارند، این کتاب با محتوای ساده و بی‌پیرایه‌اش به دل می‌نشست.

۳. نقاشی‌های دستی کودکانه

تمام طراحی‌ها با دست کشیده شده بودند و فضای گرم و کودکانه‌ای داشتند؛ در تضاد با تصاویر دیجیتال و گرافیکی کتاب‌های امروزی.


خرید و جمع‌آوری کتاب فارسی اول دهه شصت

امروزه این کتاب به یک کالای کلکسیونی ارزشمند تبدیل شده و در بسیاری از فروشگاه‌های آنلاین و صفحات نوستالژی قابل خرید است. از جمله منابع خرید این کتاب می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • دیوار
  • شیپور
  • صفحات اینستاگرام مرتبط با نوستالژی
  • docs.google

سخن پایانی

کتاب فارسی اول دهه شصت فقط یک کتاب درسی نبود؛ بلکه بخشی از هویت فرهنگی و خاطرات مشترک یک نسل است. اگر شما هم با آن خاطره دارید، ورق زدن دوباره‌ی این کتاب می‌تواند دل‌گرم‌کننده‌ترین سفر به گذشته باشد.

اجازه ادغام کانون پرورش فکری را نمی‌دهیم


فرشاد ابراهیم‌پور، نایب رئیس کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یکی از قدیمی‌ترین و معتبرترین مراکز فرهنگی و هنری کشور است که نقش مهمی در رشد استعداد و خلاقیت کودکان و نوجوانان ایفا کرده، افزود: اگر به تاریخ کانون نگاه کنیم، می‌بینیم که بزرگان فرهنگ و هنر ایرانی روزی جزو اعضای کتابخانه‌های این نهاد فرهنگی بوده‌اند. در گذشته، کانون به‌عنوان یک مرجع بین‌المللی شناخته می‌شد، اما امروز متأسفانه این نهاد باارزش به سطح یک فرهنگسرا تقلیل یافته است.

وی افزود: در سال‌های گذشته، فیلم‌های سینمایی و پویانمایی کانون در جشنواره‌های معتبر جهانی به نمایش درمی‌آمد و این آثار حتی در برخی کشورهای پیشرفته به‌عنوان منابع آموزشی برای کودکان و مربیان تدریس می‌شد. سینمای کودک ایران، روزگاری صاحب سبک بود و نقاشی کتاب‌های کانون به‌عنوان سبکی متفاوت و بومی در دانشگاه‌های هنر و ادبیات مورد نقد و بررسی قرار می‌گرفت. اما امروز، از آن سینمای با سابقه و از کتاب‌های فاخر خبری نیست. این امر نتیجه بی‌توجهی و غفلت یک دهه اخیر به این نهاد مهم تربیتی است.

عضو هیأت رئیسه کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس شورای اسلامی با اشاره به اهمیت کانون به‌عنوان یکی از ارکان اصلی در تربیت فرهنگی و هنری کودکان و نوجوانان، گفت: به‌عنوان نایب رئیس کمیسیون آموزش، شخصاً پیگیر نگرانی‌های مربیان کانون، به‌ویژه آن‌هایی که در دورترین نقاط کشور در کتابخانه‌ها و مراکز فرهنگی کانون فعالیت می‌کنند، خواهم بود. اجازه نمی‌دهیم که این نهاد مؤثر و تأثیرگذار دچار تغییرات غیرکارشناسی و ناگهانی شود.

ابراهیم‌پور در پایان با اشاره به نامه دغدغه‌مند جمعی از مربیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نسبت به نگرانی از ادغام این نهاد در یکی از بخش‌های وزارت آموزش و پرورش خاطرنشان کرد: هیچ‌گونه تصمیمی مبنی بر ادغام یا تغییر ساختار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بدون بررسی‌های دقیق و مشورت با نهادهای تخصصی و ذی‌ربط اتخاذ نخواهد شد. هفته آینده، موضوع نگرانی‌های مربیان کانون را با جدیت بیشتری پیگیری خواهیم کرد. مربیان دلسوز و دانش‌آموزان نگران نباشند، اجازه ادغام یا تغییر کارکرد کانون را نمی‌دهیم.



منیع: خبرگزاری مهر

شاعر مجردی که شعر طنز با موضوع فرزندآوری خواند!


به گزارش خبرگزاری تسنیم، محمد قریشی، شاعر جوانی از استان فارس، در دیدار امسال شاعران با رهبر معظم انقلاب شعر طنزی با موضوع فرزندآوری به این شرح خواند:

ای که در کل عرصه‌ها هستی
از تمام زنان طایفه سر

تحت لیسانس ابروان تواند
مجتمع‌های چاقو و خنجر

هست یک نیمروی ساده تو
از فسنجان سایرین برتر

ای که شوفاژهای بی‌مانند
به تف دست‌هات رشک برند

چشم و سیما و مو و ابرویت
قهوه و شیر و آبشار و کمند

از میان هزار مورد خاص
تو شدی در نگاه بنده پسند

قند خونم اگرچه بد بالاست
ای لبان تو قند، باز بخند …

 

.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم