قدرتی به نام ملودی؛ فراتر از اسلحه و آتش


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، گاهی فقط یک صدا کافی‌ است تا تاریخ دوباره زنده شود؛ نه صدایی از جنس فریاد و گلوله، بلکه نوایی از عمق جان که بدون آن، حتی وداع با یک قهرمان نیز ناتمام می‌ماند. آن روز در بیروت، هنگام تشییع پیکر سید حسن نصرالله، هزاران چشم اشک‌بار و هزاران دست به آسمان رفته بود. در میان این سوگ و غرور، تنها یک نوا بود که دل‌ها را به هم نزدیک‌تر می‌کرد. پنج قطعه موسیقی با عنوان «سیدالامه» را کارن همایونفر، برای این مراسم ساخت و اجرای آن هنگام تشییع شهدای مقاومت تأثیری گذاشت که هیچ خطبه و هیچ قاب تصویری قادر به انجام آن نبود.

شورآفرینی این آلبوم موسیقی موجب شد هنرمندان جبهه انقلاب، کارن همایونفر را در یازدهمین هفته هنر انقلاب اسلامی به عنوان چهره هنر انقلاب در سال 1403 معرفی کنند. حالا، پس از گذشت ماه‌ها، هنوز آن لحظه، آن صحنه و آن صدا در دل کسانی که آنجا بودند، زنده است. به بهانه انتخاب کارن همایونفر به عنوان چهره هنر انقلاب در سال 1403، با دو تن از اهالی شعر و موسیقی به گفت‌وگو نشستیم تا از غوغای «سیدالامه» در بیروت برایمان بگویند.

قدرتی به نام ملودی؛ فراتر از اسلحه و آتش

در میان امواج اندوه و شکوه، در آن روز بی‌نظیر بیروت، حامد عسکری، شاعر و نویسنده‌ نیز آنجا حضور داشت؛ در میان مردمی که برای بدرقه‌ مرد میدان گرد آمده بودند. او شاهد لحظه‌ای بود که تاریخ با آوا درآمیخت، واژه با موسیقی پیوندی ابدی بست. آن‌چه از چشم و گوش او گذشت، نه فقط یک روایت، که شهادتی شاعرانه است بر قدرتی به نام ملودی، که چگونه می‌تواند ساحت حماسه را دگرگون کند. او می‌گوید: «سیدالأمّه» صرفاً یک موسیقی یا آلبوم نبود، بلکه تجربه‌ای حیرت‌انگیز و متفاوت بود. به‌گونه‌ای که دیگر نمی‌توان حسن نصرالله را بدون آن ملودی و آن فضا در ذهن مجسم کرد. آن لحظه‌ خاص که پرده‌های بنفش کنار رفت و صدای سید حسن نصرالله در استادیوم طنین انداخت: «السلام علیکم أیها النُجَباء، أیها الخیرُ الناس»، چیزی در وجود همه شکست. هم‌زمان، آن آلبوم و آن ملودی خاص نیز زیر صدای او پخش شد و همان‌جا بود که قامت‌ها خم شد، اشک‌ها روان شد و تازه فهمیدیم چه بلایی بر سرمان آمده است.

موسیقی , سید حسن نصرالله ,

عسکری ادامه می‌دهد: در همان لحظاتی که جنگنده‌های اسرائیلی برای ایجاد رعب و وحشت، بر فراز استادیوم پرواز کردند و آسمان بیروت را شکافتند، مردم _با زنان و کودکانشان _ شاید باید می‌ترسیدند، اما ملودی، آنچنان مهیج، باصلابت و پرشکوه بود که بر همه‌ چیز غلبه کرد. این موسیقی بود که در آن لحظه، تحقیر کرد؛ تحقیر کرد جنگ را، رزم را، ابزار نظامی را. آن لحظه، موسیقی از هر سلاحی نیرومندتر ظاهر شد. و این، قدرتی است که در ذات ملودی نهفته است؛ قدرتی که می‌تواند اراده‌ یک ملت را نجات دهد.

او با اشاره به وجه بی‌سابقه‌ این تجربه می‌افزاید: تا آن زمان، چنین اتفاقی سابقه نداشت که برای یک حماسه‌ زنده، در همان لحظه و در جریان آن، مولودی ساخته و منتشر شود. این اتفاق، هم عجیب بود، هم دوست‌داشتنی؛ تجربه‌ای که باید ثبت و بازآفرینی شود.

عسکری همچنین، با حسرتی شاعرانه یاد می‌کند از دیگر لحظات تاریخی و عاطفی معاصر که می‌توانستند با چنین ملودی‌هایی جاودانه شوند: ای‌کاش برای هرکدام از وقایع و لحظات مهم اطراف‌مان، یک ملودی از این جنس ساخته می‌شد. ای‌کاش برای حاج قاسم سلیمانی، آن سردار بزرگ دل‌ها، یک ملودی ماندگار خلق می‌شد. ای‌کاش امسال، در سالگرد فتح خرمشهر، دوباره موسیقی‌ای به‌یادماندنی ساخته و منتشر می‌شد؛ نه صرفاً برای یادآوری، بلکه برای امتداد روح آن پیروزی. ای‌کاش حتی برای زلزله‌ بم، آن فاجعه‌ سنگین، موسیقی‌ای ساخته می‌شد که مرهمی بر دل‌های سوگوار باشد.

وقتی موسیقی، تاریخ را روایت می‌کند

«سیدالامه»، ساخته‌ کارن همایونفر، تنها یک قطعه‌ موسیقی نبود؛ پژواکی بود از تاریخ، که لحظه‌ای بزرگ را به لحظه‌ای بی‌تکرار بدل کرد. دکتر محمدمهدی نراقیان، رئیس سابق مرکز موسیقی صدا و سیما و فعال فرهنگی که در آن روز در بیروت حضور داشته، از تجربه‌ای سخن می‌گوید که دیگر نه صرفاً خاطره‌ای در ذهن، بلکه لحظه‌ای حک‌شده در جان است. او می‌گوید: نزدیک به دو ماه گذشته است و من هر روز، آن صحنه را برای خود مرور می‌کنم. هر روز، آن نوا، با همه جزئیاتش، در ذهنم طنین می‌افکند؛ گویی دوباره در میانه‌ ورزشگاه بیروت ایستاده‌ام. نه فقط من، بلکه هر یک از همراهان آن روز، بعدها که با هم سخن گفتیم، دریافتیم که هیچ واژه‌ای قادر به توصیف آن حال و هوا نبود. با آنکه کنار یکدیگر بودیم، هم‌نفس و هم‌قدم، اما گویی هر یک در جهانی مشترک و رازآلود فرو رفته بودیم که شرحش از زبان قاصر است؛ و با این حال، یک حقیقت روشن بود: اگر آن موسیقی نبود، آن لحظه نیز ناقص می‌ماند. صحنه‌ای که بی‌شک یکی از ماندگارترین قاب‌های قرن ما خواهد شد، صحنه‌ای که از نسل ما به نسل‌های پسین خواهد رسید. اگر «سیدالامه» نبود، صحنه بی‌صدا بود و گویی چیزی کم داشت. هیچ صدای دیگری نمی‌توانست چنین دقیق و به‌جا بر آن لحظه بنشیند.

موسیقی , سید حسن نصرالله ,

برای نراقیان، آن لحظه نه‌فقط یک تجربه‌ احساسی بلکه یک نشانه از ظرفیت بی‌نظیر موسیقی است. او ادامه می‌دهد: در آن روز، موسیقی چیزی فراتر از یک قطعه‌ ساده بود. برای همه‌ حاضران که بیشتر آن‌ها لبنانی و برخی از سرزمین‌های دورتر بودند، این نوا آشنا بود. گویی از اعماق جان‌ها برمی‌خاست و به جان‌ها بازمی‌گشت. در ورزشگاه، تنها یک قطعه موسیقی پخش نمی‌شد؛ آنچه شنیده می‌شد، هم‌سرایی بی‌کلام مردمانی بود که دل‌هایشان یک‌صدا شده بود.

در نظر نراقیان، موسیقی در لحظات سرنوشت‌ساز می‌تواند احساسی را زنده کند که هیچ رسانه‌ای، هیچ قاب تصویری، و هیچ نثری قادر به بازآفرینی آن نیست. او معتقد است: موسیقی، بی‌نیاز از هر تماشا و توضیح، تنها با جاری شدن، همه‌ حواس را فرا می‌گیرد، تقویت می‌کند و در دل می‌نشاند. این ظرفیت، برای نسل ما ناآشنا نیست؛ نسلی که با موسیقی انقلاب رشد کرده است. برای نسل ما، این پیوند موسیقی با حافظه تاریخی چیز تازه‌ای نیست. ما خاطره‌های بسیاری داریم و می‌دانیم که باز هم تکرار خواهد شد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

عرضه «اخبار جعلی و فرهنگ‌های دیجیتال» در بازار نشر


به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «اخبار جعلی و فرهنگ‌های دیجیتال»، نوشته‌ راب کاور، اشلی هاو و جی. دنیل تامسون به‌تازگی با ترجمه‌ سیدمحمد میرافشاری توسط انتشارات همشهری منتشر و راهی بازار نشر شده است.

این‌کتاب که سه چهره‌ دانشگاهی استرالیا در تألیف آن مشارکت داشته‌اند، فرهنگی است بر پدیدارشناسی اخبار جعلی. نویسندگان تلاش کرده‌اند به تمام جنبه‌های این پدیده بپردازند؛ از تعاریف تا توصیف شکلی و محتوایی و ترسیم نسبت آن با حقیقت و شیوه‌ ظهوریافتگی آن. اطلاق عنوان «فرهنگ» بر این کتاب چندان گزاف نیست از آن رو که ذکر هر نامی، با تعریف آن همراه شده و اغلب این تعاریف، از مناظر مختلف فلسفی و علمی بیان شده‌اند.

«اخبار جعلی و فرهنگ‌های دیجیتال» را می‌توان مصداق معتبری از دانش‌های بینارشته‌ای دانست، چنانچه نویسندگان هم به فلسفه، هم به علوم ارتباطات و هم به اخلاق نظری توجه داشته‌اند.

یکی از بخش‌های این کتاب، بررسی اخبار جعلی از منظر اخلاق است: آیا اخلاقی است که دروغ‌ها را همرسانی کنیم؟ آیا خبر جعلی را می‌توان گونه‌ای از خشونت دانست؟ وظیفه‌ی اخلاقی شهروندان در رابطه با اخبار جعلی چیست؟

موضوع دیگری که نویسندگان کتاب پیش‌رو به تفصیل آن را بررسی کرده‌اند، آینده‌ مفاهیمی است که در تماس با فرهنگ دیجیتال، قهراً دستخوش دگرگونی شده‌اند و خواهند شد: در آینده‌ فرهنگی دیجیتال، شهروند کیست و غایت ارتباطات چه خواهد بود؟ تکلیف مرجعیت نهادهای سنتی چه خواهد شد؟ آیا فرایند به حاشیه رفتن رسانه‌های جریان اصلی ادامه خواهد یافت و به حذف کامل آن‌ها خواهد انجامید؟ نویسندگان برای تشریح این‌بحث‌ها از مصادیق سیاسی و فرهنگی استفاده کرده‌اند.



منیع: خبرگزاری مهر

ترجمه گنکور ۲۰۲۳ وارد بازار نشر شد؛ قصه ایتالیای بین جنگ‌های اول و دوم جهانی


به گزارش خبرنگار مهر، رمان «مراقبت از او» نوشته ژان باتیست آندره‌آ به تازگی با ترجمه مهدی بهنوش توسط نشر افکار منتشر و روانه بازار نشر شده است. این رمان برنده جایزه گنکور ۲۰۲۳ شده است.

ژان باتیست ‌آندره‌آ (متولد ۱۹۷۱، سن‌ژرمن آنله، فرانسه) در چهل‌وشش‌سالگی نخستین رمان خود «ملکه‌ من» را نوشت که برایش موفقیتی گسترده به همراه داشت. این کتاب ده‌ها جایزه کسب کرد، از جمله جایزه‌ معتبر فمینا و جایزه‌ رمان اول. دو رمانِ بعدی او، «صدمیلیون سال و یک‌روز» و «شیاطین و قدیس‌ها» موفقیت‌های چشمگیرِ رمان نخست را تکرار کردند. رمان «مراقبت از او» در سال ۲۰۲۳ منتشر شد و جایزه‌ گنکور، جایزه‌ ادبی فناک و جایزه‌ بزرگ خوانندگان مجله‌ی اِل را به دست آورد و به پرفروش‌ترین کتاب فرانسه تبدیل شد.

«مراقبت از او» داستان مجسمه‌سازی به‌نام میکل آنجلو ویتالیانی (هم‌نامِ میکل آنجلو بوناروتی یا همان میکل آنژ نابغه‌ی مجسمه‌ساز عصر رنسانس) را در ایتالیای سال‌های بین دو جنگ جهانی روایت ‌می‌کند. آندره‌آ در این کتاب، به تاریخ سیاسی ایتالیا و ساختار طبقات اجتماعی از جنگ اول جهانی تا ۱۹۸۰ ‌می‌پردازد، ظهور فاشیسم و موسیلینی را به‌عنوان پدیده‌ای تدریجی در زندگی روزمره‌ بیان ‌می‌کند، به توصیفِ فمینیسم، هنر و حمایت از هنرمندان ‌می‌پردازد، و در این میان، سیمای زنی به‌نام «ویولا» را ترسیم ‌می‌کند که برای آزادی‌اش ‌می‌جنگد. آندره‌آ از خلالِ زندگیِ این دو قهرمان به‌یادماندنی، کتابی بی‌نظیر خلق کرده است؛ قهرمانانی که همچون ستاره‌هایی درخشان اما چشمک‌زن در آسمان تاریک قرن بیستم، می‌درخشند.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

مرد غول‌پیکر سر برگرداند و به‌ام لبخند زد. مانند هیولایی بود که از بلندکردن آدم‌های بدجنس برای پرت‌کردن‌شان از پنجره خسته شده است، هم‌چنین از فرستادن شیاطین به جهنم. بلند شد. برای یک لحظه منظره‌یی مسخره‌تر از تفاوتِ قدِ بهترین بازیگر و بهترین مجسمه‌ساز کشور در تمام ایتالیا وجود نداشت. پاگانو درحالی‌که کمی خم شده بود دستش را به سمتم پیش آورد. حس کردم که برایش سخت است.

کمی خوش‌وبش کردیم و بعد من رفتم. در توالت‌های مرمری، درحالی‌که می‌لرزیدم جلوی آینه خطابه‌ام را تمرین کردم. از انتهای راهرو صدای تشویق و جیرجیر صندلی‌ها به گوش می‌رسید. نوبت من بود. رییس آکادمی به حضار سلام کرد و با چند شوخی همه را به خنده انداخت، بعد دستور جلسه را اعلام کرد و نوبت من شد تا از گمنامی‌یی که در آن زاده شده بودم بیرون بیایم.

این‌کتاب با ۴۲۲ صفحه و قیمت ۴۵۰ هزار تومان منتشر شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

زنان شریک پیروزی‌های بزرگ ایران در انقلاب و دفاع مقدس هستند


به گزارش خبرگزاری تسنیم، سردار یحیی رحیم صفوی در سیصد و شصت و هفتمین «شب خاطره» با تاکید بر اهمیت نهضت خاطره‏‌گویی در انتقال حقایق دفاع مقدس، بر نقش بی‌بدیل زنان در پیروزی انقلاب و دفاع مقدس تاکید کرد و گفت: خانم‌ها چه در نقش مادر، چه در نقش همسر، چه در نقش خواهر شریک پیروزی‌های بزرگ ایران در انقلاب و دفاع مقدس هستند
روابط عمومی موسسه بهداری رزمی دفاع مقدس و مقاومت، سیصد و شصت و هفتمین «شب خاطره» با عنوان «با همان تنهایان» روایت همسران فرماندهان، پزشکان و امدادگران  شامگاه گذشته پنج‌شنبه 4 اردیبهشت با حضور سرداران سال‌های جنگ تحمیلی، همچون سرلشکر رحیم صفوی، سردار ابوالقاسم فروتن، سردار نصرالله فتحیان، دکتر سید مسعود خاتمی و همسران آنان و بسیاری دیگر از سرداران و پزشکان در سالن اندیشۀ حوزۀ هنری تهران برگزار شد.

در این مراسم سردار یحیی رحیم صفوی، دستیار و و مشاور فرمانده معظم کل قوا در سیصد و شصت و هفتمین «شب خاطره» با تاکید بر اهمیت روایتگری گفت: بعد از جنگ، از گفتن خاطرات جنگ پرهیز داشتم، حضرت آقا نه یک مرتبه، نه دو مرتبه، سه مرتبه به من فرمودند «چرا خاطراتت را نمی‌گویی.» دفعه آخر فرمودند: «چند مرتبه به شما بگویم، باید امثال شما خاطره بگوید. باید یک جمعی ، 10 نفره ، 20 نفره از فرماندهان قدیمی که درست و دقیق حرف می‌زنند را جمع کنید و نهضت خاطره‌گویی ایجاد کنید. به مراکز آموزشی ارتش، سپاه، وزارت دفاع، فراجا بروید، هر سال 400 هزار تا 500 هزار سرباز و افسر جوان به این مراکز می‌آیند که جنگ را ندیده‌اند، بروید و برای آن‌ها بگویید جنگ چطور بود، چطور جنگیدید و چگونه سپاه تشکیل شد».

رئیس هیئت امنای مؤسسۀ بهداری رزمی دفاع مقدس و مقاومت با اشاره به  تاکید امام خمینی (ره) بر نقش آفرینی زنان در پیشبرد انقلاب اسلامی و حضور آنها در برهه های مهم تاریخ معاصر ایران گفت:  بعد از کشتار میدان شهدا، من از ایران فراری بودم و در فرانسه در خدمت امام(ره) بودم، یکی از بزرگان آمد و سوال را اینگونه مطرح کرد که حضرت امام(ره) به ما ایراد می‌گیرند «که شما می‌خواهید راهپیمایی و تظاهرات کنید، چرا خانم‌ها را می‌آورید؟ حالا خانم‌ها را می‌آورید، چرا بچه‌ها را می‌آورید؟» ما جواب این‌ها را چگونه بدهیم، امام(ره) با صراحت فرمودند در این انقلاب همه باید بیایند، خانم‌ها، بچه‌ها، بزرگ‌ترها، کوچکترها و یک قدم عقب‌نشینی نکنید.

این فرمانده جنگ تاکید کرد: بدون همراهی زنان، همسران، خواهران در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، نه انقلاب به پیروزی می‌رسید، نه در جنگ پیروزی می‌شدیم. من معتقدم خانم‌ها چه در نقش مادر، چه در نقش همسر، چه در نقش خواهر شریک پیروزی‌های بزرگ ایران در انقلاب و دفاع مقدس هستند.

رحیم صفوی همچنین بخش‌هایی از نامه‌های عاشقانۀ خود و همسرش در سال‌های آغاز جنگ به یکدیگر را خواند و گفت: هرچند ما در حال جنگ بودیم، اما از عشق سخن می‌گفتیم و این روحیۀ عاشقانه بر سراسر جنگ تحمیلیِ ما حاکم بود.

در این مراسم معصومه خطیب، همسر مرحوم عبدالحسین پوربشاش، فرمانده بهداری رزمی غرب، از هولناکی مشاهداتش از نقاهتگاه‌های جانبازان شیمیایی آن سال‌ها و فداکاری‌های همسرش سخن گفت و اشرف فرد، همسر سردار ابوالقاسم فروتن، رئیس دفتر رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، خاطرات اندوه‌بار شیمیایی شدن همسرش و توسلش به بارگاه امام رضا (ع) را روایت کرد.

پس از آن دکتر زهرا مظلومی‌فرد، همسر دکتر سید مسعود خاتمی، رئیس سابق بهداری سپاه و نمایندۀ فعلی مجلس شورای اسلامی، به مرور خاطراتی از شش ماه اسارت همسرش در دست حزب دموکرات کردستان و دعای امام خمینی (ره) برای آزادی او  پرداخت. سپس، فاطمه امرالله‌زاده، همسر دکتر احمد شجاعی باغینی گفت که چگونه همسرش در نخستین جلسۀ خواستگاری به او گفته است: «من ممکن است شهید شوم.» همچنین روایت کرد که چطور در ماه‌های آخر منتهی به پیروزی انقلاب، در خانۀ اجاره‌ای تازه‌عروس که فقط دو اتاق بود، دستگاه چاپ گذاشته بودند و علاوه بر اعلامیه نشریه‌ای به نام «پیام نهضت» منتشر می‌کردند تا مردم از اخبار انقلاب، به‌سرعت و بدون سانسور، باخبر شوند. فاطمه حبیبی، همسر مرحوم دکتر اسماعیل جبارزاده، فرمانده بهداری سپاه عاشورا و نمایندۀ اسبق مجلس، نیز از غیبت‌های طولانی‌مدت او و بی‌خبری و نگرانی دربارۀ سلامت یا شهادتش گفت.
رونمایی از کتاب «باهمان تنهایان»

در پایان این مراسم از کتاب «باهمان تنهایان» مجموعۀ خاطرات خواندنی 16 نفر از همسران پزشکان، امدادگران و فرماندهان بهداری رزمی دفاع مقدس رونمایی شد. این کتاب که به کوشش مؤسسۀ بهداری رزمی دفاع مقدس و مقاومت و به قلم مریم نظام‌دوست در نشر ازنوکتاب منتشر شده است.

نشر ازنوکتاب به‌تازگی آغاز به کار کرده و بر ثبت و بررسی فعالیت‌های حوزۀ بهداشت و درمان جنگ تمرکز دارد. این انتشارات تا کنون چهار عنوان و هفت جلد کتاب منتشر کرده است.

دفاع مقدس ,

در انتهای این شب خاطره، از راویان کتاب «باهمان تنهایان» و نویسنده و پژوهشگران آن تقدیر شد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

حاشیه‌های شاعرانه سفر پزشکیان به تاجیکستان؛ شعر در متن زندگی این‌مردم جا دارد


خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ جواد شیخ الاسلامی: روزهای گذشته بود که دیدار دکتر مسعود پزشکیان و امامعلی رحمان رئیس جمهور تاجیکستان و شعرخوانی در نشست خبری مشترک رؤسای جمهور ایران و تاجیکستان، مورد توجه رسانه‌ها و اهالی فرهنگ و ادب قرار گرفت. اما شاید کمتر کسی اطلاع داشته باشد که در این سفر یک هیئت فرهنگی شامل شاعران و پژوهشگران زبان و ادبیات فارسی نیز همراه با رئیس جمهور به تاجیکستان سفر کرده بودند.

لیلا حسین‌نیا شاعر جوان تبریزی از جمله کسانی است که همراه با رئیس جمهور به تاجیکستان سفر کرده است. به بهانه این سفر و اتفاقات ادبی که در حاشیه سفر ریاست جمهوری به کشور تاجیکستان رقم خورد، سراغ لیلا حسین‌نیا رفتیم تا بیشتر درباره این سفر و اتفاقات شعری آن صحبت کنیم.

مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید؛

* خانم حسین‌نیا شما از شاعرانی بودید که همراه با رئیس‌جمهور به تاجیکستان رفتید و در برنامه‌های ادبی و فرهنگی این سفر شرکت کردید. درباره این اتفاق و همراهی شاعران با رئیس جمهور در سفر تاجیکستان صحبت می‌کنید؟

سفر آقای پزشکیان به تاجیکستان یک هیئت اقتصادی پر و پیمان داشت و یک هیئت فرهنگی خوب که فکر می‌کنم هماهنگی حضور شاعران و پژوهشگران را فرهنگستان زبان و ادب فارسی انجام داده بود. دلیل حضور هیئت فرهنگی هم بازگشایی مجدد «پژوهشگاه فرهنگ زبان فارسی تاجیکی» در تاجیکستان بود.

البته این پژوهشگاه سالیان طولانی در تاجیکستان در حوزه زبان فارسی تاجیکی کار کرده بود، اما مدتی بود که فعالیتش متوقف شده بود. فکر می‌کنم از جهت مالی و این نوع مسائل به مشکل خورده بودند و مدتی فعالیت نداشتند. سفر آقای پزشکیان بهانه‌ای شده بود که این پژوهشگاه دوباره آغاز به کار کند.

* این پژوهشگاه دقیقاً چه فعالیتی در حوزه زبان فارسی دارد؟

هدف این است که در حوزه گویش فارسی تاجیکی در تاجیکستان پژوهش کند و این پژوهش‌ها هم به دو رسم‌الخط فارسی و سیریلیک منتشر شود تا همه بتوانند این آثار را مطالعه کنند. همچنین گویا این پژوهشگاه برنامه دارد بخشی از شعر معاصر و آثار شاعران جوان ایران را هم با دو رسم‌الخط فارسی و سیریلیک در تاجیکستان منتشر کند. مردم تاجیکستان خیلی به شعر علاقه دارند و هنر نخست و مهم و اساسی آنها شعر است. با این‌همه شعر معاصر ما خیلی به آنها نرسیده است. تا حدی ادبیات معاصر ما را می‌شناسند ولی شعر جوان ما را نه. هدف این پژوهشگاه این است که پیوند قوی‌تری با شعر امروز ایران برقرار کند.

* چه کسانی در این سفر همراه شما بودند؟ در چه برنامه‌های ادبی شرکت کردید؟

چهره‌های مؤثری مثل خانم دکتر مریم حسینی استاد برجسته رشته زبان و ادبیات فارسی، و آقای دکتر علیرضا رحیمی عضو هیئت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی همراه با ما بودند. از شاعران هم آقای افشین علاء، سعید بیابانکی، حامد عسگری و من حضور داشتیم. آغازگر برنامه‌های سفر ما نشست شاعران ایران و تاجیکستان بود که با حضور وزیر فرهنگ تاجیکستان خانم «مطلوبه خان ستاریان» و آقای سیدرضا صالحی امیری وزیر میراث فرهنگی و گردشگری ما برگزار شد. این جلسه، جلسه پرباری بود و با استقبال عجیب و غریب مخاطبان تاجیکی همراه بود. من باور نمی‌کردم این تعداد مخاطب حدود سه ساعت بنشینند و شعرخوانی شاعران ایران و تاجیکستان را با لذت گوش کنند. بعد از این نشست افتتاح پژوهشگاه فرهنگ فارسی تاجیکی با حضور وزیر فرهنگ تاجیکستان خانم مطلوبه خان ستاریان و آقای صالحی امیری برگزار شد. همچنین آکادمی علوم تاجیکستان نشست بسیار مفیدی با حضور پژوهشگران ایران و تاجیکستان داشت که سخنرانی‌های خیلی خوبی در آن صورت گرفت. به ویژه آقای دکتر علیرضا رحیمی سخنرانی خیلی خوبی درباره اهمیت نسخ خطی تاجیکستان داشتند.

می‌دانید که نسخ خطی در ایران خیلی مدون و منظم است و ما خیلی راحت می‌توانیم به کتابخانه‌های ملی، مجلس و آستان قدس دسترسی داشته باشیم، اما این امکان برای نسخ خطی که در تاجیکستان به زبان فارسی وجود دارد، امکان‌پذیر نیست. من از خانم حسینی و آقای رحیمی سوال پرسیدم و آنها گفتند عملاً امکانش نیست که به نسخ خطی تاجیکستان دسترسی پیدا کنیم؛ چون این کتاب‌ها مرتب و منظم و فهرست‌بندی نشده‌اند. پیشنهادی که آقای رحیمی در سخنرانی مطرح کرد این بود که در حوزه نسخه‌برداری بین ایران و تاجیکستان یک همکاری صورت بگیرد. از آن جمله این که از نسخه‌های خطی تاجیکستان نسخه‌برداری الکترونیکی شود و دسترسی علمی به آنها راحت‌تر باشد.

* یکی از برنامه‌های شما حضور در شهر حصار تاجیکستان بود که شهری تاریخی و فرهنگی در این کشور است. درباره برنامه‌های ادبی که در شهر حصار داشتید هم بگویید. استقبال شاعران حصار از شما در نشست شعرخوانی که در این شهر داشتید چگونه بود؟

همان‌طور که گفتید حصار شهری تاریخی است که قدمتش به دوره سامانیان می‌رسد و قبل از آن هم تاریخچه بزرگی دارد. حصار یک شهر فرهنگی بسیار مهم در تاجیکستان است و ما مهمان شهردار آنها بودیم. در حصار استقبال خیلی عجیب و غریبی از شاعران ایران داشتند که برای ما هم تازگی داشت. در آثارخانه ملی تاجیکستان، یا همان موزه ملی، میزبان ما بودند و ما در کنار بحث‌های شعری و ادبی، از این موزه هم بازدید داشتیم. بعد هم در ضیافت ویژه معاون وزیر فرهنگ تاجیکستان آقای «دولت صفر» شرکت کردیم. آقای دولت صفر خودشان هم شاعر هستند و ارتباط خیلی خوبی با شاعران دارند. من ایشان را از قبل می‌شناختم، چون تاجیک‌ها زیاد به تبریز می‌آمدند و گاهی با این عزیزان تعامل داشتیم. به دلیل اینکه «کمال خجندی» از شاعران و عارفان سرشناس خجند تاجیکستان در تبریز دفن است، تاجیک‌ها زیاد به تبریز می‌آمدند. کمال خجندی برای تاجیکی‌ها خیلی اهمیت دارد و حضور این شاعر در تبریز خودش فرصتی برای تعاملات فرهنگی است.

* پس این اولین‌بار نبود که با شاعران تاجیکی روبرو می‌شدید.

بله. بارها خانم گلرخسار، خانم فرزانه خجندی، آقای وهاب‌زاده و این دوستان را در تبریز دیده بودم. اما این سفر پیوندها را استوارتر و بهانه‌ها را برای ارتباطات بیشتر کرد. واقعاً استقبال مردم و مسئولان تاجیکستان از ما فوق‌العاده بود. ما مهمان معاون وزیر فرهنگ تاجیکستان بودیم که برای شاعران مهمانی ویژه‌ای در نظر گرفته بودند و این برای من خیلی جالب بود. چون معمولاً وقتی یک هیئت اقتصادی بلندپایه همراهِ رئیس جمهور است، توقعی نیست که تا این حد از هیئت فرهنگی استقبال شود. ولی تاجیک‌ها نشان دادند که فرهنگ برای آنها خیلی مهم و اساسی است.

حاشیه‌های شاعرانه سفر پزشکیان به تاجیکستان؛ شعر در متن زندگی این‌مردم جا دارد

* نقش شاعران را در هموار کردن تعاملات بین ایران و تاجیکستان چه‌قدر جدی می‌دانید؟

اگر ایران می‌خواهد در تاجیکستان حرکتی در جهت گسترش روابط داشته باشد، بهترین مسیر آن بهره‌مندی از شاعران و همکاری‌های فرهنگی است. چون ما یک زبان و فرهنگ مشترک داریم. فکر کنم تاجیکستان تنها کشوری است که ما برای حضور در آنجا نیاز به تغییر زبان و تغییر بافت ذهنی و فرهنگی نداریم. ما اشتراکات فرهنگی زیاد و خاطرات مشترک فراوانی در تاریخ ایران و تاجیکستان داریم. ضمن اینکه تاجیک‌ها بسیار از ایرانی‌ها سپاسگزار هستند که نخستین کشوری بوده که استقلال تاجیکستان را به رسمیت شناخته است. این خیلی برایشان اهمیت دارد و ما این مسأله را مدام در هر دیداری با هر سطحی از مسئولان فرهنگی این کشور داشتیم، می‌دیدیم.

بارها این را یادآوری می‌کردند که شما اولین کسانی بودید که استقلال ما را به رسمیت شناختید و جنگ‌های داخلی ما به کمک شما به پایان رسید. همه این اشتراکات مسیرهایی برای ایجاد ارتباط بین ایران و تاجیکستان هستند. مردم تاجیکستان بسیار ایرانی‌ها را دوست دارند و این موقعیت خیلی خوبی است که به تاجیکستان نزدیک شویم و تعاملات فرهنگی و اقتصادی را افزایش دهیم.

* از نظر کیفی شعر تاجیکستان چگونه است؟ اگر بخواهید مقایسه‌ای با شعر معاصر ایران داشته باشید، در چه جایگاهی قرار می‌گیرند؟

شعر تاجیکستان در شعر فارسی بسیار بسیار پیشرفته است. یکی از دلایلش این است که تشکل‌های خیلی خوبی دارند. «اتفاق هنرمندان تاجیکستان» یک تشکل نیرومند است و در حوزه شعر کارهای جدی می‌کنند و واقعاً پیشرو هستند. ضمن اینکه علاقه بسیاری زیادی هم به شعر دارند. یکی از جلسات شعرخوانی ما و شاعران تاجیک در شهر دوشنبه بود، اما شاعران بسیاری از شهر خجند که فاصله زیادی با دوشنبه دارد در این برنامه شرکت کردند. خجند در تاجیکستان مثل شیراز در ایران است؛ شهری ادبی و فرهنگی که پایتخت فرهنگی تاجیکستان هم محسوب می‌شود. شاعران زیادی از خجند خودشان را به دوشنبه رسانده بودند تا در کنار شاعران ایران شعر بخوانند. وقتی شاعران تاجیک شعر می‌خوانند متوجه می‌شوی که اینها مدام در حال کشف فضاهای جدید هستند. با اینکه خودشان شعرهای تر و تازه‌ای دارند، علاقه‌شان به هم‌نشینی با شاعران ایرانی خیلی زیاد است. یک نکته مهم و جالبی که در شعر تاجیکستان قابل الگوگیری است، توجه به مسأله «میهن» است. هر شعری که این عزیزان می‌خوانند دو تا مضمون اساسی دارد؛ یکی میهن و دیگری مادر.

درباره میهن‌پرستی، ملی‌گرایی، وطن و زبان فارسی بسیار جدی و غیرت‌مند هستند. مثلاً شاعران جوانی در تاجیکستان هستند که بدون آنکه کسی به آنها بگوید، به صورت خودجوش برای زبان فارسی شعر نوشته‌اند. موضوع و مقام «مادر» هم برایشان خیلی برجسته است؛ نه به اندازه ما در ایران و شعر فارسی داخل ایران، ولی از موضوعات خیلی مهم در شعر و فرهنگ آنها موضوع مادر است. همین دو محور می‌تواند پلی برای گفتگوی فرهنگی بین شاعران ایران و تاجیکستان باشد.

* درباره شعر و شاعران تاجیکستان نکاتی گفتید تازگی داشت. فکر می‌کردم به خاطر خط سیریلیک، توجه و انس با شعر در تاجیکستان بسیار کم شده است. درباره شاعران شاخص تاجیکستان بیشتر توضیح می‌دهید؟ مثلاً آنها شاعرانی مثل منزوی، بهمنی، اخوان، علی معلم و… دارند؟

بله. خانم گلرخسار یک شاعر مطرح است که اگر بخواهیم مثلاً یک نظیر برای ایشان در ایران انتخاب کنیم، در حد آقای بهمنی برای مردم تاجیکستان مهم است. همچنین خانم فرزانه خجندی برای آنها مثل حسین منزوی یا سیمین بهبهانی برای ماست. یعنی چهره‌هایی را دارند که همین امروز و همین الآن بشود آنها را به‌عنوان چهره جریان‌ساز در شعرشان مثال زد. بنا بر این، من احتیاط می‌کنم و می‌گویم اگر شعر تاجیکستان از شعر ما جلوتر نباشد، عقب‌تر هم نیست و به اندازه شعر ایران پویایی و حرکت دارد. اینطور نیست که در رودکی مانده باشند. البته آنها رودکی را بسیار می‌پرستند و در هر موسیقی که در تاجیکستان شنیدیم، یکی دو بیتی از رودکی هم در آن بود. اما اینطور نیست که در رودکی مانده باشند و درجا زده باشند. در همین سفر چند نفر از شاعران تاجیک کتاب‌های شعرشان را به من دادند تا بخوانم. چندتا از آنها به خط سیریلیک بود که من نتوانستم بخوانم ولی یکی دو تا از آنها خط فارسی هم داشت. ضمن اینکه شعرهای خوبی از آنها در نشست‌های مشترک شنیدیم.

* چرا کتاب شعر را به دو رسم‌الخط فارسی و سیریلیک منتشر می‌کنند؟

برداشت من از چاپ دوخطه کتاب‌های شعر این است که می‌خواهند این ارتباط ایجاد شود و ما هم در ایران شعر آنها را بخوانیم. شاعران تاجیکستان ایران را به عنوان یک وطن، یا به عبارت بهتر یک وطن فرهنگی می‌دانند. این خیلی مهم است. اگر به این علاقه‌ها و پیوندها توجه کنیم، از همه‌نظر اتفاقات خوبی برای ایران و تاجیکستان می‌افتد. من به آینده پژوهشگاه فرهنگ فارسی تاجیکی خیلی امیدوار هستم. وزارت فرهنگ ما و سفارت ما در تاجیکستان باید این تعاملات را خیلی جدی بگیرند و از هرگونه تعامل فرهنگی بین این کشور استقبال کنند.

البته ما یک دوره‌ای ارتباطات خیلی خوبی با شاعران و ادیبان تاجیکستان داشتیم؛ خود من بارها و بارها میزبان شاعران تاجیک بودم، اما این ارتباط در سال‌های اخیر کمرنگ شده است. این ارتباط به هر دلیلی که قطع شده، باید دوباره برقرار شود. می‌دانیم که در کشور ما خیلی وقت‌ها پول‌ها در جاهای اشتباه خرج می‌شود. آیا واقعاً ما بودجه‌ای نداریم که روی چنین مسأله مهمی مثل زبان و ادبیات فارسی سرمایه‌گذاری کنیم؟

* اگر بخواهید این سفر را در یکی دو جمله شرح دهید، چه می‌گوئید؟ درباره شعر تاجیکستان چه آموختید که تازگی داشت؟

حقیقتش شاعران در تاجیکستان به اندازه یک قدیس و الهه پرستیده می‌شوند. شاید باورتان نشود، ولی استقبال‌هایی که از ما به عنوان شاعران ایرانی می‌شد، خیلی خوب و همدلانه و صمیمی بودند. اولاً مردم تاجیکستان ایرانی‌ها را خیلی دوست دارند که بحث آن جداست؛ یعنی شما به عنوان ایرانی هر جایی که در تاجیکستان حضور داشته باشی، یک محبوبیت خاصی داری. وقتی شاعر بودن بر این محبوبیت افزون می‌شود، این رابطه محبت‌آمیز و قلبی چندبرابر می‌شود. این شکلی است که حتی پول خرید را هم از شما نمی‌گیرند. شعر در متن زندگی مردم تاجیکستان حضور دارد و کودکان‌شان از رودکی شعر می‌خوانند. در کل تاجیکستان کشور شعر است.

* یکی از شیرینی‌های این سفر هم شعرخوانی رؤسای جمهور ایران و تاجیکستان بود که مورد توجه قرار گرفت.

بله. این نشان می‌دهد با شعر می‌توان راه‌ها را هموار کرد و بین ایران و تاجیکستان تعاملات فرهنگی و رسانه‌ای بسیاری را شروع کرد. به شرط اینکه یک برنامه‌ریزی دقیق صورت بگیرد و جدیتی در کار باشد.



منیع: خبرگزاری مهر

آخرین وضعیت حضور ناشران دانشگاهی و خارجی در نمایشگاه کتاب


به گزارش خبرگزاری تسنیم، محمود آموزگار، مدیر نشر «کتاب آمه» و رئیس اسبق اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان تهران اظهار کرد: تردیدی نیست که واسپاری امور اجرایی نمایشگاه کتاب به ناشران، اتفاق مثبتی است. من از زمانی که در نمایشگاه مسئولیت داشتم به دنبال این بودم که این کار به‌درستی انجام شود تا متناسب با مجموعه مسائلی که در اجرا و برگزاری این رویداد وجود دارد، حلقه‌های مختلف زنجیره نشر با یکدیگر در ارتباط باشند.

وی ادامه داد: از زمان دولت یازدهم این کار آغاز شد و فراز و نشیب‌هایی هم داشت؛ ولی در نهایت فکر می‌کنم همکاری بین دولت و بخش خصوصی در این زمینه توفیق زیادی داشته است. سیدعباس صالحی در دولت‌های یازدهم و دوازدهم، نقش مؤثری در کاهش ناهنجاری‌ها، بهبود روش‌های مصرف یارانه و تعامل با بخش خصوصی، تعامل با ظرفیت نشر و طرح‌های فصلی داشت که امیدواریم این نگاه را در دولت چهاردهم نیز ادامه دهد و حتی بهبود ببخشد.

رئیس اسبق اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان تهران بیان کرد: در دولت سیزدهم به جز موضوع «پایتخت کتاب» سایر موارد یاد شده فراموش شد. برای مثال یکی از دستاوردهای زمان سیدعباس صالحی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصویب آئین‌نامه بند ج ماده 92 بوده است که می‌تواند تغییرات بزرگی را در صنعت نشر رخ ‌دهد.

وی در پایان گفت: یکی از اتفاقات نمایشگاه کتاب در دو سال اخیر اجازه‌دادن به حضور کتابفروشان در آن بود. کتابفروشان در آن دوره اقدام به فروش کتاب همه ناشران می‌کردند که این موضوع سبب می‌شد نمایشگاه به انحراف برود که خوشبختانه این مسئله نیز امسال حل شد. البته به نظر من در برگزاری نمایشگاه کتاب به‌طورکلی باید به سمت رویداد نمایشگاهی برویم نه رویداد مبتنی بر فروش.

اعلام آمادگی 230 ناشر دانشگاهی برای حضور در سی‌وششمین نمایشگاه کتاب تهران

کاظم آرمان‌پور درباره حضور ناشران دانشگاهی در سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران گفت: امسال 230 ناشر برای حضور در بخش دانشگاهی ثبت‌نام کرده‌اند که از این تعداد 200 ناشر غرفه مجزا دارند. به دلیل مشکلات رفت‌وآمد خوشبختانه امسال ناشران دانشگاهی تغییر جانمایی داشتند و به رواق شرقی منتقل شدند که اتفاق مبارکی است.

وی ادامه: امسال 230 ناشر برای حضور در بخش دانشگاهی ثبت‌نام کردند که از این تعداد 200 ناشر غرفه مجزا دارند و 30 ناشر به‌صورت تعاملی حضور دارند. به‌این‌ترتیب سه هزار و 900 مترمربع برای جانمایی این ناشران فضا در اختیار گرفته‌ایم.

آرمان‌پور با اشاره به اینکه یکی از فعال‌ترین بخش‌های نمایشگاه کتاب تهران، بخش ناشران دانشگاهی است افزود: مسائل و مشکلات ناشران دانشگاهی در این بخش بحث و پیگیری می‌شود و 47 برنامه متنوع در سرای علمی و فرهنگی خواهیم داشتیم.

مدیرمسئول انجمن فرهنگی ناشران دانشگاهی درباره نزدیکی این بخش با کودک‌ونوجوان گفت: ازآنجایی‌که خانواده‌ها بیشتر با فرزندان‌شان به نمایشگاه کتاب می‌آیند، سال‌های پیش به دلیل جانمایی نامناسب از بازدید بخش دانشگاهی صرف‌نظر می‌کردند؛ اما با تغییر جانمایی این امکان ایجاد شده که بخش دانشگاهی در دسترس خانواده‌ها قرار بگیرد و طبیعتاً اتفاقات خوبی را برای این بخش شاهد هستیم.

12 تن بار ناشران خارجی وارد گمرک نمایشگاه شد

نخستین محموله کتاب ناشران خارجی سی‌و‌ششمین نمایشگاه کتاب تهران وارد گمرک نمایشگاه کتاب تهران شد.

علیرضا نوری‌زاده، مدیرکل اداره مجامع و تشکل‌های فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از ورود نخستین محموله بار ناشران خارجی به گمرک نمایشگاه خبر داد و گفت:‌ به‌زودی، کار بررسی این کتاب‌ها در کارگروه نظارت و ارزشیابی کتاب‌های خارجی آغاز می‌شود.

وی ادامه داد: این بار شامل 25 تن کتاب در موضوعات حوزوی و مذهبی و متعلق به 12 ناشر حوزه عربی است،‌ که در کشور لبنان جمع‌آوری و در قالب 565 کارتن کتاب به نمایشگاه تهران ارسال شده است.

به گفته نوری‌زاده، محموله دیگری نیز از ناشران خارجی در راه است که 12 تن  کتاب متعلق به ناشران لاتین است،‌ این بار نیز از لندن به صورت هوایی به ایران ارسال شده است. 12 تن بار دیگر نیز از ناشران حوزه عتبات عراق به مقصد ایران ارسال شده که به زودی وارد نمایشگاه خواهد شد،‌ سایر ناشران عراقی نیز بارهای خود را ارسال کرده‌اند که به‌زودی به ایران می‌رسد.

سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از 17 تا 27 اردیبهشت‌ماه 1404 با شعار «بخوانیم برای ایران» در محل مصلای امام خمینی (ره) برگزار خواهد شد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

چند رمان و داستان به دبیرخانه جایزه جلال رسید و جوان‌ترین نامزد کیست؟


به گزارش خبرنگار مهر، نشست خبری هفدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد صبح امروز یکشنبه ۳۰ دی‌ در سرای کتاب خانه کتاب و ادبیات ایران آغاز شد.

در این‌نشست ابراهیم حیدری مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران، مسعود کوثری دبیر علمی هفدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد و حامد محقق معاون شعر و ادبیات داستانی خانه کتاب و ادبیات ایران حضور دارند.

ابراهیم حیدری مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات در ابتدای این نشست گفت: جایگاه جلال‌آل احمد و ادبیات در کشور ما جایگاه خاصی است. در خون هر ایرانی داستان و ادبیات نهفته است، بنابراین برگزاری چنین جشنواره‌هایی پویایی ادبیات ماست.  هر بخشی از ادبیات دارای اقلیم خاصی است و باید به هر اقلیم توجه داشته باشیم.

وی افزود: در این دوره استقبال شرکت‌کنندگان از نظر کمی و کیفی خوب بوده است. هر چند تغییر، تحول و تاخیر ناخواسته‌ای را داشتیم اما تلاش می‌کنیم در سال‌های بعد طبق جدول زمان‌بندی کار را جلو ببریم.

مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات گفت: برگزیده جایزه جلال آل احمد در این دوره مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان را به عنوان جایزه دریافت می‌کند و به این ترتیب از نظر ریالی این جایزه با افزایش ۲۵ تا ۳۰ درصدی روبه رو بوده است. همچنین شایستگان تقدیر نیز مبلغ ۲۰۰ میلیون تومان را دریافت خواهند کرد. پیش از این جوایز به صورت سکه‌ای بود و مصوبه‌ای وجود دارد که بر اساس آن می‌تواند جایزه هم اندازه با جایزه کتاب سال و به شکل ریالی پرداخت شود.

حیدری گفت: در این دوره در استان‌ها ۱۰۰ کارگاه و در تهران ۳۰ کارگاه و دو دوره تخصصی برگزارشد. در حال حاضر جوایز و رویدادها با یکدیگر همپوشانی دارند و باید نحوه برگزاری جوایز از نظر جهانی و استانی بازنگری شود. بنابراین باید همگام با تحولات روز باشیم.

وی درباره ترجمه آثار برگزیده ادامه داد: بخشی از برنامه ها پس از گرفتن جایزه در قالب بازاریابی، نشست و نقد  است. در بحث ترجمه هم باید فکر شود که کدام اثر قابلیت این کار را دارد. قطعا یکی از وظایف ما این است و رویکرد اصلی ما رویکرد پس از گرفتن جایزه است.

هزار و ۲۶۵ رمان و داستان کوتاه به دبیرخانه رسیده است

 مسعود کوثری دبیر علمی هفدهمین جایزه جلال آل احمد نیز در ادامه این نشست گفت: پیش از این قرار بود که هفدهمین دوره جایزه جلال آل احمد در سالروز تولد جلال برگزار شود اما به دلایل مختلف و اتفاق هایی که همه از آن خبر دارند، امکان برگزاری جایزه در این زمان مهیا نشد.

وی افزود: در این دوره بخش داستان کوتاه نسبت به سال قبل گسترش پیدا کرد و بنابراین هزار و ۲۶۵ رمان و داستان کوتاه که در سال ۱۴۰۲ منتشر شده‌اند، به دبیرخانه رسید، این نشان می‌دهد به تولید کمی قابل توجهی در رمان و داستان بلند رسیدیم بنابراین باید گامی برداریم و از کمی‌سازی به سمت کیفی سازی برویم.

دبیر علمی جایزه جلال آل احمد ادامه داد: جایزه جلال باید به شکلی باشد تا آثار بتوانند به جوایز ادبی جهانی راه پیدا کنند. در هر اقلیم سنت داستان‌نویسی متفاوت است. تنوع اقلیمی کمک می‌کند جایگاه داستان‌ها، آپارتمان‌های تهران نباشد، در اطراف این کشور داستان‌های متعددی وجود دارد. دو نکته در آیین نامه جایزه ادبی جلال آل احمد باید اصلاح شود، یکی مسئله پژوهش ادب فارسی، به این دلیل که بخش نقد ادبی را در جوایز جلال داریم و آثاری که پژوهش هستند کنار می روند و نادیده گرفته می شوند، اما بخش پژوهش باید در جایزه جلال یا کتاب سال جایی داشته باشد.

کوثری با اشاره به بخش مستندنگاری و اهمیت آن گفت: آثاری برای این بخش به دبیرخانه ارسال شده است. در این دوره مستندهای تاریخ جنگ و مستند اجتماعی داریم که یک دست نیستند و با شاخصه‌های این جایزه توانستیم آن را با جایزه مرتبط کنیم. این حوزه متنوع است و می‌توان فکری برای آن کرد، امیدوارم بتوانیم راه تغییر آیین نامه‌ها را ایجاد کنیم. اثر ادبی با کمک گرنت دولتی به جهان معرفی نمی‌شود و باید کیفیت آثار افزایش پیدا کند. رمان ایرانی می‌تواند در این حوزه گام بردارد، با گرنت کار به جایی نمی‌رسد سال‌های قبل درباره کارهای آثار هوشنگ مرادی کرمانی اقداماتی انجام شد، اما بازخورد جهانی نداشت.

وی ادامه داد: بازار را به رمان خارجی می‌بازیم و این خطری است که ممکن است رمان فارسی با آن مواجهه شود و به همین دلیل از سبد خانوار حذف شود، اگرچه رمان ترجمه شده محترم است اما در حال حاضر بازار را به رمان خارجی واگذار کردیم و این زنگ خطری برای ادبیات ماست.

دبیر علمی هفدهمین جایزه ادبی جلال درباره ترجمه آثار برگزیده و برگزاری جایزه جهانی جلال در افغانستان و تاجیکستان گفت: چون ادبیات متنوعی در افغانستان و تاجیکستان منتشر می شود بسیار خوب است که جایزه جلال و زبان فارسی را گسترش دهیم. اما شاید فعلا موقع این مسئله نباشد چون ادبیات ما هنوز به بازار جهانی راه نیافته است. ولی در قسمت جلال پژوهی می توانیم بین المللی باشیم، همچنین در بحث گسترش زبان فارسی می توان به منطقه گسترش داشته باشیم.

جوان‌ترین نامزد جایزه جلال ۳۵ سال سن دارد

حامد محقق معاون شعر و ادبیات خانه کتاب و ادبیات نیز در بخش پایانی این‌نشست گفت: در هفدهمین دوره جایزه جلال دو هزار و ۵۲۶ اثر به دبیرخانه ارسال شده‌است، گفت: هزار و ۲۶۵ اثر مربوط به حوزه داستان بلند رمان می‌شود. از این‌تعداد در حوزه مستندنگاری ۷۴۹ اثر، در حوزه مجموعه داستان کوتاه ۳۹۶ اثر، در بخش نقد ادبی ۱۱۶ اثر داوری شد.

وی افزود: در این‌دوره ۸۷۹ ناشر کتاب‌ به دبیرخانه فرستادند و آثار مورد داوری قرار گرفت و ۲۲ نامزد اعلام شد. در این میان نشر چشمه و نشر خط مقدم بیشترین نامزد را دارند. دو نامزد غیرتهرانی و پنج نویسنده غیرتهرانی هم در میان نامزدها هستند. هشت نفر نامزدهایی هستند که در دوره‌های پیش تکرار شدند. جوان‌ترین نامزد ۳۵ ساله و مسن‌ترین ۶۷ ساله است، سه خانم در میان نامزدها وجود دارند. در بین ۱۲ داور بخش اصلی ۵ نفر غیرتهرانی و ۶ نفر از داورها مدرسان دانشگاه هستند.

معاون شعر و ادبیات خانه کتاب و ادبیات درباره کاهش تعداد آثار در هفدهمین دوره جایزه جلال نسبت به سال گذشته گفت: جایزه جلال وظیفه بررسی کتاب های منتشره در سال را دارد و یکی از جوایز ادبی شفاف است. این رویدادچهار بخش اصلی دارد که طبق آیین نامه هیئت علمی اجازه دارند برای دقت بیشتر یک بخش جانبی نیز درنظر بگیرند. بنباراین برای توجه ویژه به بخش ویراستاری این بخش از جمله بخش های جانبی است. تعداد ارسال آثار ۳۶۳ اثر نسبت به سال گذشته پایین تر است و خب باید شرایط جامعه و دلایل چاپ و عدم چاپ کتاب توسط ناشران را در این باره بررسی کنیم.



منیع: خبرگزاری مهر

«طلسم شهر برف» رونمایی می‌شود


به گزارش خبرگزاری مهر، نشست جشن امضا و رونمایی کتاب «طلسم شهر برف» نوشته‌ سپیده نیک‌رو روز چهارشنبه ۳ بهمن در کتاب مان برگزار می‌شود.

جمال‌الدین اکرمی در این مراسم به گفتگو با کودکان و نوجوانان حاضر در نشست می‌پردازد و نوجوانان می‌توانند با توجه به موضوعاتی که این‌کتاب به آن‌ها می‌پردازد در این‌نشست درباره‌ رمان، فانتزی و دغدغه‌های خود درباره‌ آلودگی‌های زیست‌محیطی و یا هر موضوع مرتبط دیگر گفتگو کنند؛ برای نویسنده یادگاری بنویسند و همراه با او کیک کتاب را ببرند.

این‌برنامه روز چهارشنبه ۳ بهمن از ساعت ۱۵ در کتابفروشی کتاب مان به‌نشانی تهران، خیابان آزادی، میدان استادمعین، مجتمع معین‌مال، طبقه اول، واحد ۱۲۸ برگزار می‌شود.

*پویا فیض پور



منیع: خبرگزاری مهر

‌سکوت ایران در قبال تصمیم مهم دولت هند برای زبان فارسی


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اگرچه چراغ زبان فارسی در هند در آستانه خاموشی است، اما نمی‌توان حضور این زبان را در تاریخ و فرهنگ هند کتمان کرد و نادیده گرفت. با وجود آنکه فارسی قرن‌هاست جایگاه خود را از دست داده و در حال حاضر تنها به عنوان یکی از زبان‌های کلاسیک هند شناخته می‌شود، اما نشانه‌هایی از حیات آن را هنوز هم می‌توان در این کشور احساس کرد؛ از تأثیری که بر فرهنگ و تاریخ هند گذاشته تا نقوش معماری و میراثی که از آن در کشور هفتاد و دو ملت باقی مانده است.

میراث ایرانی اسلامی در هند با ورود نخبگان علمی و فرهنگی ایرانی در دوره گورکانی به این کشور که می‌توان آن را مشابه فرار مغزهای این روزها در نظر گرفت، جانی دوباره گرفت. ماحصل حضور این نخبگان، خلق آثار متعدد و شکوفایی استعدادهای تازه‌ای بود که زیر سایه زبان فارسی بالیدند و خود به یکی از نمایندگان اصلی این زبان در شبه‌قاره تبدیل شدند. با این حال، کارشناسان طی سال‌های گذشته با کم شدن رونق فارسی در این کشور نسبت به عواقب آن هشدار داده و درباره از دست رفتن کرسی‌های آموزش زبان فارسی در مراکز علمی و جایگزین شدن دیگر زبان‌ها انتقاد کرده‌اند.

دولت هند در سال 1399، زبان فارسی را به عنوان یکی از زبان‌های کلاسیک این کشور اعلام کرد؛ تصمیمی که در آن زمان امیدها را در دل برای جان گرفتن دوباره این زبان روشن کرد. با این حال، فقدان برنامه‌ای مشخص برای سر و سامان دادن به آموزش زبان فارسی در این کشور و حفظ میراث آن، سبب شده تا دغدغه‌مندان به آینده این زبان همچنان با چشمی نگران نظاره‌گر باشند.

سکوت ایران در قبال تصمیم دولت هند برای زبان فارسی

مهدی خواجه پیری، مؤسس و مدیر مرکز میکروفیلم نور در هندوستان، معتقد است تصمیم دولت هند در این‌باره گامی مهم برای حفظ زبان فارسی است، اما کافی نیست. او در گفت‌وگویی با خبرنگار فرهنگی تسنیم، گفت: دولت هند آمادگی حفظ این زبان را دارد اما باید گروهی از ایران باشد که با دولت هند همفکری کند. رونق زبان فارسی در هند از بین رفته، اما دولت هند تلاش کرده آن را به عنوان یکی از زبان‌های کلاسیک در نظر بگیرد. دولت علاقه‌مند است و دوست دارد و بزرگان هند در سیاست‌های خود این نظر را دارند که زبان فارسی بخش عظیمی از تاریخ هند است و باید حفاظت شود. اما مسئله اینجاست که رسیدن به این مهم، تنها به خواست دولت هند میسر نمی‌شود.

زبان فارسی , آموزش زبان فارسی , کشور هند ,

به گفته او؛ مسئولان ایرانی باید گروهی را مشخص کنند تا نقاط قوت و ضعف شناسایی و بررسی شود. تنها از این طریق می‌توان زبان شیرین فارسی را در هند زنده نگاه داشت.

زبان فارسی در دنیای امروز در حال رقابت با زبان‌هایی است که به لحاظ اقتصادی برای زبان‌آموزان آینده بهتری را به تصویر می‎کشند. در دنیای امروز، انتخاب زبان دوم، عموماً براساس منفعت اقتصادی افراد در آینده انتخاب می‌شود. بنا بر بررسی‌های صورت گرفته، در حال حاضر زبان انگلیسی موفق‌ترین زبان از این منظر است. به گفته کارشناسان؛ انتظار می‌رود که دیگر زبان‌ها در سال‌های آتی به رقیبی جدی برای این زبان تبدیل شوند. زبان چینی از جمله این رقبای تازه‌نفس است که توجه بسیاری را به خود جلب کرده و بر تعداد افرادی که به این زبان جذب می‌شوند، هر ساله افزایش می‌یابد.

در چنین فضایی، زبان فارسی که از پشتوانه اقتصادی کمتری برخوردار است، انتخاب اول بسیاری از زبان‌آموزان نیست. زبان فارسی، زبان هنر و فرهنگ است و همین امر، در دنیای صنعتی امروز که علاقه به هنر، موسیقی و ادبیات روزافزون می‌‎شود، مزیت کمی نیست. خواجه‌پیری معتقد است باید مزیت‌های فارسی را از این منظر به مردم هند بیشتر معرفی کرد تا بتوان بارقه‌های امید را در جان گرفتن دوباره این زبان در هند به نظاره نشست: زبان فارسی در هند، زبانی نیست که زبان اقتصاد باشد و مردم از قِبَل آن شغلی داشته باشند یا تجارتی انجام دهند. زبان فارسی، زبان عشق، علاقه و زبان هم‌بستگی میان ملت‌هاست؛ لذا از این وجه باید زبان فارسی را در هند تقویت کرد.

چرا دیگر “فارسی” انتخاب اول هندی‌ها نیست؟

مدیر مرکز میکروفیلم نور با بیان اینکه زبان انگلیسی زبان اقتصاد است و مردم بر مبنای یادگیری این زبان و دیگر زبان‌های پیشرفته شغل و امکانات پیدا می‌کنند، افزود: اما زبان فارسی الآن این موقعیت را در هند ندارد؛ بنابراین زبان فارسی را باید جذاب کرد و زیبایی‌های این زبان را به کام مردم هند چشاند تا بتوانند با زبانی که زبان فرهنگ، عشق، ادب و موسیقی است، دوباره آشنا شوند و آشتی کنند.

زبان فارسی , آموزش زبان فارسی , کشور هند ,

خواجه‌پیری ادامه داد: در کاسته شدن رونق زبان فارسی در هند باید این موضوع را نیز یادآور شد که عدم توجه مسئولان ایرانی نیز خود یکی از علل است. متأسفانه چاره‌جویی برای جلوگیری از ضعف این زبان در هند، دغدغه برخی از مسئولان نبوده است. 

روش عجیب تدریس زبان فارسی در هند

این فعال فرهنگی با بیان اینکه تقریباً تا سه دهه قبل هنوز فارسی رونق خوبی داشت، اضافه کرد: در مراکز فرهنگی و دانشگاهی افراد سرشناسی داشتیم که به ادبیات و زبان فارسی خدمت کردند: ضیاءالدین دسایی، امیرحسن عابدی، نذیر احمد، اظهر دهلوی و ده‌ها استاد زبان فارسی که عاشق و خدمتگزار این زبان در سرزمین پهناور هند بودند. پس از آنکه تعدادی از این اساتید از دنیا رفتند، از رونق زبان فارسی در دانشگاه‌ها کاسته شد. پیش‌تر بیش از 250 شعبه زبان فارسی در دانشگاه‌ها داشتیم که به دلیل عدم استقبال دانشجویان و فقدان اساتید بزرگ، کم‌کم تعطیل و یا با زبان اردو و عربی ادغام شدند.

به گفته او؛ یکی از علل بی‌توجهی به زبان فارسی عدم انتشار آثار اساتیدی است که به این زبان می‌نوشتند و می‌نویسند. از سوی دیگر، در دپارتمان‌های فارسی که تعدادشان حدود 100 مرکز است، دیگر زبان فارسی را به زبان اردو تدریس می‌کنند. 

آینده تاریک میراث ایرانی در مسیر صنعتی شدن هند

هند با میراث فرهنگی غنی و جمعیت گوناگون خود، در طول سال‌ها شاهد یک سیر تحول چشمگیر در حرکت به سمت توسعه صنعتی بوده است. این کشور که زمانی عمدتاً بر اقتصاد کشاورزی تکیه کرده بود، در سال‌های اخیر به تدریج به یک قطب تولید در جهان تبدیل شده و سرمایه‌گذاری‌هایی را از سراسر جهان به خود جذب کرده است. اما این مسئله چه تأثیری بر میراث تاریخی و فرهنگی این کشور می‌گذارد؟ خواجه‌پیری یکی از دغدغه‌ها در حوزه زبان فارسی را این موضوع دانست و گفت: حرکت سریع هند به سمت صنعتی شدن، نگرانی‌ها راجع به آینده زبان فارسی در این کشور را دوچندان می‌کند. در چنین شرایطی، صدها هزار نسخه خطی و میلیون‌ها برگ سند تاریخی فارسی در هند آینده تاریکی دارند. با توجه به سرعتی که در نابودی میراث مکتوب ایرانی اسلامی وجود دارد، کاری از دست یک مؤسسه برای پیشگیری از این آسیب‌ها برنمی‌آید.

مرکز میکروفیلم نور که در دهه 60 به امر رهبر معظم انقلاب در دهلی نو با هدف حفظ و صیانت از نشر میراث اسلامی خصوصاً شیعی در کشور پهناور هند تأسیس شد، از جمله مراکز فرهنگی است که تلاش دارد میراث زبان فارسی در کشور هفتاد و دو ملت را در حد وسع خود پاسداری کند؛ امری مهم که با توجه به گستره دامنه این تراث فرهنگی در هند، دشوار می‌نماید: یکی از اهداف مرکز حفظ میراث زبان فارسی و پاسداری از زبان و فرهنگ فارسی در هند است. علت آن این است که حدود 800 سال زبان فارسی، زبان رسمی و دربار هند بوده است؛ بنابراین بیشتر دانشمندان و علما اندیشه‌های خود را به زبان فارسی تألیف می‌کردند. زبان فارسی، زبان رایجی بین علما بود و در دربار نیز تمام مکاتبات به این زبان انجام می‌گرفت. زبان فارسی در این دوره تاریخی، زبان علم، فرهنگ و ادب بوده است. با توجه به این شرایط، بسیاری از اندیشمندان و اهل فرهنگ از ایران به هند مهاجرت کردند.

زبان فارسی , آموزش زبان فارسی , کشور هند ,

خواجه‌پیری به سابقه زبان فارسی در مراکز علمی هند اشاره و اضافه کرد: در کنار دربار، زبان فارسی زبان یادگیری علوم دینی و تحصیل در مراکز آموزشی بود؛ یعنی هرکسی می‌خواست زبان عربی بیاموزد، باید ابتدا فارسی می‌آموخت. کتاب‌های گلستان و بوستان سعدی، خمسه نظامی و… از جمله منابع اصلی بود که یک طالب علم باید ابتدا آنها را می‌خواند تا بتواند دیگر مدارج علمی را طی کند. در مجموع می‌توان گفت در این برهه تاریخی، یادگیری زبان فارسی و تسلط بر آن، مایه افتخار بود. حتی می‌بینیم که برخی از کتب علمی عربی مانند قانون ابن سینا یا کتاب‌های دینی هندوها که به زبان سانسکریت بود، در این دوره به فارسی ترجمه شد.

قدم‌های آرام روباه پیر برای حذف زبان فارسی

مدیر مرکز میکروفیلم نور با بیان اینکه انگلیسی‌ها پس از تسلط بر هند تلاش کردند تا چراغ روشن این زبان را خاموش و زبان انگلیسی را جایگزین آن کنند؛ بنابراین زبان فارسی کم‌کم به حاشیه رانده شد، یادآور شد: انگلیسی‌ها برای اینکه به مقصود خود برسند، در ابتدا زبان فارسی را آموختند و سپس اقدام به راه‌اندازی مراکزی مانند مدرسه عالیه کلکته و تصحیح برخی از آثار فارسی کردند؛ این امر به این دلیل صورت گرفت که تمام اطلاعات راجع به هند و تاریخ این کشور به زبان فارسی نوشته شده بود. آنها وقتی با این زبان آشنا شدند، کم‌کم زبان فارسی را به حاشیه راندند. در دو دهه پیش، زبان فارسی زبان پایه و شروع علوم دینی محسوب می‌شد، اما امروزه این شرایط نیز تغییر کرده و در حال حاضر زبان فارسی تنها به عنوان زبان کلاسیک هند از سوی دولت این کشور شناخته می‌شود. 

خواجه‌پیری با بیان اینکه پس از خروج انگلیسی‌ها از هند و استقلال این کشور، زبان انگلیسی زبان رسمی این کشور شد و جا افتاد، به دیگر تلاش‌های بریتانیا برای نابودی زبان فارسی در هند اشاره و تصریح کرد: از سوی دیگر، یکی از ضربه‌هایی که به زبان فارسی خورد، جدا شدن پاکستان از هند بود که این امر نیز نقشه انگلیسی‌ها بود. در این شرایط، برخی از مسلمانان مجبور به مهاجرت به کشور جدیدالتأسیس پاکستان شدند، مدارس دینی از رونق افتاد و طالبان علم دین نیز با این زبان غریبه شدند و زبان اردو جایگزین زبان فارسی شد. 

 نسخه‌های فارسی که سر از لندن درآوردند

به گفته او؛ نکته مهم این است که با مهاجرت خیلی از مسلمانان به کشور پاکستان، کتابخانه‌ها در اینجا باقی ماند. مدارس دینی مملو از کتاب‌ به زبان فارسی بود، اما با بی‌توجهی به کتابخانه‌ها، کم‌کم این مراکز از بین رفتو بسیاری از کتابخانه‌ها نیز مورد هجوم انگلیسی‌ها قرار گرفت. ابوطالب لندنی در سفرنامه خود می‌نویسد که در کتابخانه پادشاهان اول، 400 هزار نسخه خطی نفیس وجود داشت و وقتی انگلیسی‌ها وارد اینجا شدند، متصدی دولت انگلیس، در عرض دو سال بیش از 100 هزار نسخه از بهترین آثار را انتخاب و از هند خارج کرد؛ به عبارت دیگر، طبق منابع تاریخی  افرادی از سوی انگلیس مأموریت داشتند تا کتاب‌های نفیس و بسیار نفیس را از هند انتخاب و به انگلیس منتقل کنند؛ بنابراین ضربه محکمی به دارایی اسلامی و ایرانی در هند ایجاد شد.

مدیرمرکز میکروفیلم نور در ادامه به بخشی از فعالیت‌های این مرکز برای حفظ میراث ایرانی اسلامی در هند اشاره کرد و گفت: شروع به کار مرکز، مصادف بود با چهارصدمین سال شهادت علامه مجاهد، قاضی نورالله شوشتری، ملقب به شهید ثالث و صاحب کتاب گرانقدر «مجالس‌المؤمنین» و «احقاق الحق». در بدو فعالیت، کار شناسایی مراکزی که در آنها نسخ خطی و چاپ سنگی به زبان‌های فارسی و عربی نگهداری می‌شد، مد نظر قرار گرفت و در ادامه، دو فهرست نسخه‌های خطی عربی و فارسی کتابخانه ندوةالعلما در لکهنو هند تدوین شد. کار فهرست‌نویسی با نسخه‌های خطی کتابخانه راجه محمودآباد لکهنو ادامه پیدا کرد که از جمله کتابخانه‌های مهم اسلامی در آن منطقه به شمار می‌رود.

زبان فارسی , آموزش زبان فارسی , کشور هند ,

او ادامه داد: همراه با فهرست‌نگاری و شناسایی نسخ خطی، کار تهیه میکروفیلم نیز آغاز شد و از تعدادی کتابخانه که در آن نسخ خطی اسلامی و ایرانی به زبان‌های عربی و فارسی نگهداری می‌شد، میکروفیلم تهیه شد؛ زیرا در آن زمان هنوز دستگاه‌های جدید دیجیتال نیامده بود. ابتدای کار با کتابخانه علامه میرحامد حسین صاحب کتاب «عقبات‌الانوار» شروع شد. این کتابخانه از کتابخانه‌های بزرگ شخصی جهان و دارای نسخ ارزشمندی از منابع علمی و اعتقادی شیعی و سنی است. در آن زمان به دلایل مختلف از جمله عدم تمکن مالی، کتابخانه در وضعیت نامناسبی قرار داشت و اکثر نسخه‌ها مورد هجوم حشرات موذی و آب و هوای نامناسب قرار گرفته بود؛ به همین دلیل در ابتدای امر، تمام کتاب‌هایی را که آسیب دیده بودند، جلد کردیم و از آن پراکندگی درآوردیم.

مخفی کردن اسناد ایرانی پشت دیوارهای یک خانه

به گفته خواجه‌پیری؛ همزمان در دیگر شهرها نیز کار شناسایی مراکز نسخ خطی اسلامی را آغاز کردیم که از این جمله می‌توان به دانشگاه اسلامی علیگر با 14 هزار و 500 نسخه خطی اشاره کرد. حدود چهار هزار و 500 نسخه را دیجیتال‌سازی کردیم و دو جلد فهرست در آنجا آماده و به زبان انگلیسی ترجمه و چاپ شد. در شهر احمدآباد در درگاه پیرمحمدشاه که نسخه‌های بسیار نفیسی داشت، نیز کار را پی گرفتیم. فهرست به زبان اردو نوشته بود که ما آن را به زبان فارسی اماده کردیم. در حال حاضر 72 عنوان فهرست نسخ خطی عربی و فارسی در سراسر هند آماده شده است. در این مدت، میکروفیلم و نسخه دیجیتال بیش از 100 هزار نسخه خطی در هند نیز آماده شده است. در آرشیو ملی هند نیز کار دیجیتال‌سازی اسناد پیگیری و در این مدت یک میلیون و 200 هزار برگ سنند دیجیتال‌سازی شد. در مدت حضورمان در هند تلاش کردیم از میراث ایرانی و اسلامی در سرزمین هند پاسداری کنیم.

خواجه‌پیری در بخش دیگر صحبت‌های خود به علاقه هندی‌ها برای حفظ زبان فارسی اشاره کرد و گفت: در دوره حاکمیت تیموریان در هند، به علت وسعت و پهناوری حکومتشان نامه‌نگاری زیاد انجام می‌شد؛ به همین دلیل این حکومت به «دولت کاغذی» مشهور است. اما بخش زیادی از این اسناد(دوره تیموریان و گورکانیان) در دوره سلطه انگلیس بر هند از بین رفت. با توجه به اقدامات انگلیسی‌ها برای از بین بردن اسناد فارسی در هند، برخی تلاش‌های شخصی برای حفظ این اسناد در آن ایام صورت گرفت.

به گفته او؛ از جمله این موارد می‌توان به مجموعه اسناد عنایت جنگ اشاره کرد. عنایت جنگ که از امرای حیدرآباد و اصالتاً ایرانی بود، با دیدن شرایط موجود و تلاش انگلیسی‌ها برای از بین بردن اسناد فارسی، بخشی از این اسناد را در جایی مخفی کرد و مقابلش دیواری کشید تا از این طریق از امحای آن جلوگیری کند. پس از سال‌ها، این دیوار را تخریب کردند و این اسناد پیدا شد که امروزه به عنوان یکی از مهمترین اسناد زبان فارسی در هند به شمار می‌آید. که خلاصه‌نگاری، دیجیتال‌سازی و چاپ همانند آن توسط مرکز میکروفیلم نور تهیه شده است. 

به نظر می‌رسد  آینده زبان فارسی در هند و ادامه حیان آن در شبه‌قاره بیش از هر چیز به تصمیماتی وابسته است که از سوی مسئولان ایرانی برای آن گرفته می‌شود. در شرایطی که دولت هند قدم مثبتی در این جهت برداشته و با مطرح کردن “فارسی” به‌عنوان یکی از زبان‌های کلاسیک این کشور، راه را برای آموزش گسترده‌تر آن باز کرده، این ایران است که باید قدم بعدی را در راستای بهره‌برداری حداکثری از این موقعیت بردارد تا دوباره “قند پارسی” کام مردم هفتاد و دو ملت را شیرین کند.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

سه‌گانه ناداستان درباره تاریخ ایران به نمایشگاه کتاب می‌آید


مسعود آذرباد نویسنده در گفتگو با خبرنگار مهر درباره فعالیت این روزهای خود گفت: در حال حاضر مشغول نگارش یک مجموعه سه جلدی برای نشر معارف هستم که جلد اول آن را تحویل انتشارات داده‌ام، البته نگارش جلد دوم کتاب تا نیمه‌ها پیش رفته و در حال حاضر مشغول تحقیق جلد سوم آن هستم.

وی افزود: این کتاب یک ناداستان درباره تاریخ ایران است و تاریخ ما را از دوران باستان تا دوران معاصر روایت می‌کند. فکر می کنم جلد اول کتاب به سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب برسد.

این‌نویسنده در ادامه گفت: در این کتاب تصمیم گرفتیم مواجهه ایرانیان با روایت‌های تاریخی متفاوت را برای نوجوانان بررسی کنیم. ما مباحث مختلفی را از روایت تاریخ داریم و علی رغم آنچه که در کتاب‌های درسی آمده است خلا روایت تحلیلی احساس می‌شود. بنابراین نوجوان باید بداند که چه اتفاقاتی را پشت سر گذاشته‌ایم تا به این نقطه برسیم.

آذرباد گفت: در حال حاضر موضعی که نسبت به روایت های تاریخی وجود دارد؛ موضعی یک سویه است. برای مثال ما درباره ۲۵۰ سال حضور ائمه صحبت می کنیم اما درباره رفتار و تصمیمات ایرانیان در مواجهه با ائمه صحبتی نمی کنیم. برای مثال درباره دوران حضور حضرت علی (ع) در کوفه به عنوان خلیفه ما چطور می خواهیم علاقه مردم ایران به امیرالمومنین را نشان دهیم؟ در حالی که در آن زمان ایرانیان در عید نوروز برای حضرت علی (ع) سمنو می آوردند. بنابراین سعی کردیم در این مجموعه یک روایت ساده به مخاطب ارائه دهیم و در عین حال حفره های تحلیلی را باز کنیم و به آن ها پاسخ دهیم تا مخاطب بداند که ما یک تاریخ تکه پاره نداریم.



منیع: خبرگزاری مهر